International Web Of Salam (Islamic Republic of Iran)

۶ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

چرا نظرات مراجع تقلید در مورد یک مساله متفاوت است؟ مگر اسلام یکی نیست؟ - قسمت دوم

1.تقلید به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم میشود. نوع اول: پیروی جاهِل از عالِم، مانند تقلید از مراجع دینی که مورد تاکید آیات و روایات بوده و نزد عقلا نیز امری ممدوح است. نوع دوم: پیروی جاهل از جاهل، عالم از جاهل که مورد مذمت قرآن، سنت و عقلا است. درآیه 36/ اسراء، فقط تقلید کورکورانه مورد مذمت قرار گرفته است.
2.زندگانی هر انسان دارای محدودیت های مختلفی است که تخصص در همه علوم مورد نیاز را ، برای او غیر مقدور می سازد. پیروی ازمجتهدین و فقهاء نه تنها امری ناپسند نیست بلکه نشان از درک واقعیات مورد تاکید در قرآن، سنت و مورد اتفاق همه عقلا دارد و راهی است برای اطمینان از صحت انجام تکالیف الهی.
3.باتوجه به تفسیرآیه نفر (توبه/122) و این نکته که اجتهاد در فقه و استنباط و استخراج احکام شرعی از منابع دینی (قرآن و سنت)، مستلزم تحمل سالها سختی، تلاش مستمر و یادگیری چندین رشته تخصصی از قبیل ادبیات عرب،منطق، فقه،اصول،رجال،درایه،حدیث و تفسیر در حد مطلوبی میباشد، مسلما عده ای اندک میتوانند مجتهد شوند. لذا رجوع افراد عادی به قرآن و سنت بدون طی کردن مراتب علمی فوق، نتیجه ای جز برداشتهای نادرست از قرآن و روایات را در پی نخواهد داشت

وبگاه جهانی سلام

چرا نظرات مراجع تقلید در مورد یک مساله متفاوت است؟ مگر اسلام یکی نیست؟ - قسمت اول

اسلام، دینی است شریف که از دو منبع اصلی قرآن و سنت (روایات صحیحه) برداشت می شود. در زمان حیات پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، زمانی که در فهم صحیح یک حکم شرعی و یا اعتقادی، مشکل و شبهه ای ایجاد می شد، پیامبر اکرم به عنوان منبع متصل به وحی، از حقیقت ماجرا با خبر شده و آن را برای مردمان مشخص و واضح می کردند.
بعد از شهادت پیامبر اکرم، امامان دوازده گانه وظیفه این مهم را برعهده داشتند؛ آنان نیز به عنوان امامان دارای علم غیب، و آگاه به امور دینی، اقدام به پاسخگویی و رفع شبهات و معضلات دینی می بودند. این سلسله ادامه داشت تا زمانی که امام دوازدهم صلوات الله علیه از دید مردمان غایب شدند و دسترسی به ایشان دیگر امکان نداشت.
در این زمان بود که مومنین برای فهم صحیح از دین، دو راه کلی در مقابلشان باز بود؛
اول: اجتهاد از قرآن و روایات
دوم: سوال از علما و راهنمایی گرفتن از متخصصی دین (تقلید)
راه اول به جهت سختی های فراوان و نیاز به تخصص در دین؛ کار ساده و آسانی نبوده و از توان هر شخصی برنخواهد آمد. اما راه دوم، راهی است معمول و ساده که عقلا و شرعا تجویز شده است.
در این بین، علمای متخصص دین، در فهم دین، درجات مختلفی دارند؛ برخی از یک روایت، یک معنای ظاهری برداشت می کنند، برخی دو معنا و برخی چندین معنا در بطن آن. نسبت به قرآن کریم نیز همین مساله صادق است، قرآن کریم معجزه الهی و دارای بطون عمیق می باشد؛ که فهم آن بر هر شخصی ممکن نیست.
علماء اسلام، نسبت به تخصص و علم و آگاهی خود، به فهم و استنباط از ادله شرعیه (قرآن و روایات) پرداخته اند و به علت برخی اختلافات علمی، اختلاف در فتاوا مشهود است
فرضا ممکن است یک راوی، نزد یک عالم شخص قابل اعتمادی باشد و شخص عالم دیگر، مذموم و غیر قابل اعتماد. و یا عالمی، یک اصل از اصول فقهی را قبول داشته باشد و دیگری خیر. و یا در معنی یک کلمه در علم لغت بین علما، اختلاف باشد. همه این مسائل می تواند  به اختلاف در حکم شرعی بیانجامد.
بنابراین در کوتاه سخن می گوییم، اختلافات در احکام فقهی علماء، ریشه در نوع برداشت و مسلمات مقدماتی مراجع تقلید دارد و نه در چندگانگی دین اسلام. یقینا دین اسلام یکی است و حکم شرعی نمی تواند دو صورت باشد؛ ولی به جهت عدم دسترسی ما به منبع یقینی و همچنین نوع برداشت های مختلف و اختلافات علمی، با احکام مختلف روبرو خواهیم شد.
و در این باره باید تذکر داده شود که اختلافات فقهی، همیشگی نیستند و در همگانی نخواهند بود؛ بلکه در چند باب فقهی و در چند مساله قابل شمارش، اختلافاتی بین علماء پیش آمده است

وبگاه جهانی سلام

نظر اسلام در مورد امل و آرزو چیست؟ آیا نگاه مثبتی دارد یا منفی؟ و آیا مقام رضا و قناعت مانع از تحرک و تلاش و برنامه‌ریزی برای آینده نمی‌باشد؟ - قسمت دوم

- پس هدف نهایی باید خودش کمال محض باشد و سلسله‌ی آروزها، به او ختم شود. مؤمن، او را هدف غایی می‌گیرد و هر آرزویی که می‌کند و هر کاری که انجام می‌دهد، برای تقرب به کمالی است که خودش ناقص و فانی نباشد، یعنی تقرب به خدا.
دقت کنیم که خداوند متعال، به بنده‌اش، ابراهیم خلیل علیه السلام، چگونه این معارف ژرف و معنای بلند را در یک جمله تعلیم می‌دهد؟
« قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِینَ * لَا شَرِیکَ لَهُۥ ۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلْمُسْلِمِینَ » (الأنعام، 162 و 163)
ترجمه: بگو: «در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى خدا، پروردگار جهانیان است * همتایی برای او نیست؛ و به همین مأمور شده‌ام؛ و من نخستین مسلمانم! (تسلیم شده‌ترین هستم)»
با این هدفگزاری صحیح، برنامه‌ریزی صحیح نیز انجام می‌پذیرد و اعمال نیز (هر چه که باشند) مطابق برنامه الهی و به سوی هدف انجام می‌پذیرند. اگر تحصیل می‌کند، اگر کار می‌کند، اگر ازدواج می‌کند، اگر پی تفریح و کسب لذت‌های حلال می‌رود، اگر در عرصه‌های گوناگون جهاد می‌کند و ...، همه هدفدار و برنامه‌ریزی شده می‌باشد.
*- از این رو، همیشه در قرآن کریم، "ایمان و عمل" صالح با هم آمده است و می‌فرماید: هر کس که امید و آروزی دیدار یار را دارد، اولاً درست عمل می‌کند و ثانیاً در اهداف و اعمال خود، کسی را با او شریک قرار نمی‌دهد.
« قُلْ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٌۭ مِّثْلُکُمْ یُوحَىٰٓ إِلَىَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ ۖ فَمَن کَانَ یَرْجُوا۟ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًۭا صَٰلِحًۭا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدًۢا » (الکهف، 110)
ترجمه: بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!
نتیجه:
پس اگر آرزوها، ریشه در اوهام و دنیاگرایی نداشته باشد، بلکه رشد و کمال و قرب به کمال محض هدف قرار گیرد، نه تنها آروزی باطل، فانی و ناامید کننده نخواهد بود، بلکه خودش سبب امید، اشتیاق، انگیزه، برنامه‌ریزی و عمل خستگی ناپذیر و لذت بخش می‌گردد و به فلاح ابدی می‌رساند.
مقام رضا و قناعت:
رضا و قناعت نیز نه تنها به معنای دست روی دست گذاشتن، بی‌هدف و بی‌انگیزه بودن و تنبلی و کار نکردن نیست، بلکه بالعکس امیدوار کننده، انگیزه بخش و حرکت‌زاست، چرا که انسان باید تلاش کند که رضایت محبوب را جلب کند و به مقام "رضا" برسد، این کم مقامی نیست و با یأس، ناامیدی و بی‌تحرکی حاصل نمی‌گردد.
قناعت نیز، پرهیز از زیاده‌خواهی و بسنده کردن مصرف به مقدار نیاز می‌باشد، که انشاء الله در فرصت‌های مناسب بعدی، مورد بحث قرار می‌گیرد

وبگاه جهانی سلام

نظر اسلام در مورد امل و آرزو چیست؟ آیا نگاه مثبتی دارد یا منفی؟ و آیا مقام رضا و قناعت مانع از تحرک و تلاش و برنامه‌ریزی برای آینده نمی‌باشد؟ - قسمت اول

یک نگاه کوتاه نشان می‌دهد که مطلق «آرزو»، یک ویژگی اجتناب ناپذیر می‌باشد و خوب یا بد بودن آن، متناسب با موضوع و مصداق آن می‌باشد.
از یک سو در قرآن کریم می‌خوانیم:
« رُّبَمَا یَوَدُّ ٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ لَوْ کَانُوا۟ مُسْلِمِینَ * ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا۟ وَیَتَمَتَّعُوا۟ وَیُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ »
ترجمه: چه بسا کسانى که کافر شدند (هنگام مشاهده‌ی نتایج شوم کارهای خود) آرزو کنند که کاش مسلمان بودند. بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند، پس به زودى خواهند دانست.
نکته: در آیه‌ی اول، کلمه « یَوَدُّ – از ریشه‌ی » را آورده که «ودادت» به معنای شدت علاقه به آرزو می‌باشد، «مودت» نیز از همین ریشه است، یعنی شدت علاقه را بروز و ظهور دادن، اما در آیه دوم برای آرزو، کلمه « ٱلْأَمَلُ » را آورده، یعنی آرزوهایی که با نوعی "الهام"، در دل ایجاد می‌شود.
از سوی دیگر، در احادیث، ادعیه و مناجات‌ها، سخن از «آمال» حقیقی و خوب آمده است:
« ... یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا غَایَةَ آمَالِ الْعَارِفِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ ... – ای دوست و سپرست مؤمنان، ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریاد‌رس فریاد خواهان ... / دعای کمیل»
الف - پس مهم این است که انسان چه آرزوها (آمالی) دارد؟ اگر در آرزوهای بلند، دور و دراز و دست نیافتی و یا دست یافتنی، اما فانی و از بین رفتنی دنیای بیفتد، ضمن آن که اسیر "اوهام" و "وسوسه"ها شده است، برای رسیدن نیز هر کاری می‌کند، از اطاعت خدا خارج شده و هوای نفس خود را بندگی می‌کند، حلال و حرام را مخلوط می‌کند، ظلم و عدل برایش یکسان می‌شود ... و دست آخر نیز نه آرزوها به پایان می‌رسد و نه آن مقداری که دست یافته نیز برایش باقی می‌ماند و نه خودش.
این نوع از آرزوها، در عقل و وحی و آموزه‌های اسلامی، مذموم شمرده شده است و اهل آن مورد مذمت. چنان که حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
« خِصْلَتَانٌ اِتِّبَاعُ الْهَوى وَ طُولُ الاَمَلِ، فَاَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوى فَاِنَّهُ یَعْدِلُ عَنِ الْحَقِّ، اَمَّا طُولُ الاَمَلِ فَاِنَّهُ یُحببُ الدُّنْیَا »؛ (المحجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 245)
ترجمه: «شدیدترین چیزى که از آن بر شما مى‌ترسم دو خصلت است: پیروى از هوا و آرزوى طول و دراز؛ زیرا هواپرستى شما را از حق بازمى‌دارد و اما آرزوى دور و دراز شما را حریص (محبّ – دوستدار) بر دنیا مى‌کند».
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام می‌فرمایند: « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ - هر کس آرزویش را طولانی کند عملش را زشت و ناپسند می­گرداند / نهج البلاغه، حکمت 36 »
ب – اما آرزوی منطقی، درست و برحق، ریشه در امید [رجاء] دارد و قطعاً اگر آرزویی نباشد، امید به رسیدنی هم در کار نخواهد بود.
ج – میل به رشد و کمال، که ریشه در «محبت به کمال محض – الله جلّ جلاله» دارد و در فطرت انسان سرشته شده است، سر منشاء تمامی آروزهاست، چرا که همه آرزوها، برای رسیدن است به چیزی که انسان آن را ندارد؛ اما همان‌طور که شیاطین درونی و برونی، برای انسان به جای هر حقیقتی، یک "بدلی" می‌سازند، کمال‌های دروغین را نیز کمال حقیقی نشان می‌دهند؛  و اینجاست که آرزوهای درست و حقیقی، مبدل به آرزوهای بدلی و دروغین می‌گردد و این [آرزوی] مضر و مذموم هستند. آن «طول الامل = آرزوهای درازی» که در احادیث مذموم شمرده شده، همین قسم از آمال و آرزها می‌باشند.
« إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱرْتَدُّوا۟ عَلَىٰٓ أَدْبَٰرِهِم مِّنۢ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ ٱلْهُدَى ۙ ٱلشَّیْطَٰانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 25)
ترجمه: کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!
هدفگزاری، برنامه‌ریزی و عمل:
اگر چه از هر کاری هدفی (آرزوی رسیدن به غایتی) منظور است، اما اهداف مستقل و منفک از هم نمی‌باشند؛ از این رو در طول یک دیگر قرار می‌گیرند. به عنوان مثال: کار و اشتغال هدف قرار می‌گیرد، برای کسب حلال – کسب حلال هدف قرار می‌گیرد، برای امرار معاش – امرار معاش هدف قرار می‌گیرد برای آسایش، رفاه، لذت و فراهم شدن زمینه‌های رشد در عرصه‌های دیگر ... – اما آخرش چه؟!
پس همیشه و در هر مقطعی [حتی آروزهای کوچک]، آن چه که مهم است، "هدف غایی و نهایی" می‌باشد. بدیهی است که اگر هدف نهایی، به تن، بدن، شکم، زیر شکم و سایر شهوات نفس حیوانی ختم شد، نه تنها انسان از پوسته‌ی خود که باید انسان کامل شود خارج (فاسق) می‌شود، بلکه به غایت همین آمال هم نمی‌رسد و به هر چه برسد نیز آن را به سرعت از دست می‌دهد. نه سیری پایدار است، نه لذت ... و نه جوانی، نه سلامتی و نه عمر

وبگاه جهانی سلام

ضررهای نا امیدی

ناامیدی ناشی از عدم تطابق و ناهماهنگی میان احساسات، افکار و انتظارات ما با واقعیت است. برخی از انواع ناامیدی، قابل پیش‌بینی و پیشگیری هستند، شناخت این دسته از ناامیدی‌ها و پاسخ مناسب به آن‌ها اهمیت دارد. اما احساس ناامیدی مزمن، می‌تواند نتیجه الگوی تفکر نادرست و غیرمنطقی باشد. برای درمان ناامیدی‌هایی که به این علت ایجاد می‌شوند، باید الگوی تفکر خود را ارزیابی و اصلاح کنید.
ناامیدی و تأثیر آن بر سلامت روان:
ناامیدی نتیجه داشتن انتظاراتی است که برآورده نمی‌شوند. این انتظارات ممکن است بیش از حد معمول بوده یا غیرمنطقی و غیرواقعی باشند. از آنجا که ناامیدی تجربه‌ای بسیار معمول است، می‌توان آن را به شکل بسیار مؤثری مدیریت و برطرف کرد. با این حال، مواجهه مداوم با انتظارات برآورده نشده و فقدان راهکارهای مقابله‌ای مناسب برای مواجهه با ناامیدی، ممکن است سلامت احساسی و جسمی فرد را تهدید کرده و منجر به علائم و عوارضی مانند افسردگی، عصبانیت، بی‌تفاوتی، انکار و ترس شود.
باید بدانید درصد بروز مشکلات جسمی و احساسی مختلف، در افرادی که با احساس ناامیدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بالاتر است. بروز مشکلاتی مانند سردرد، مشکلات گوارشی، کف دست مرطوب و تعریق زیاد، در افراد دچار احساس ناامیدی بیشتر رخ می‌دهد. احساس ناامیدی برای مدت طولانی، می‌تواند به اختلالات استرسی مزمن ختم شود. از مشکلات روانی که ممکن است در اثر ناامیدی برای فرد ایجاد شود هم، می‌توان موارد زیر را نام برد:
افسردگی: افسردگی، احساس ناراحتی طولانی همراه با مود پایین است. یکی از دلایل ابتلا به افسردگی، می‌تواند ناامیدی ناشی از عدم موفقیت در کار یا از دست دادن یکی از عزیزان باشد
.

بی‌تفاوتی: ناامیدی می‌تواند یکی از دلایل ایجاد احساس بی‌تفاوتی در شخص باشد. بی‌تفاوتی، شرایطی است که در آن شخص، نسبت به اتفاقات زندگی منفعل است. این احساس در اثر ناامیدی از یک اتفاق و اعتقاد به ناتوانی در تغییر آن ایجاد می‌شود.
انکار: انکار، با تظاهر ارادی به این امر که یک اتفاق ناخوشایند اصلاً به وقوع نپیوسته است، مشخص می‌شود. افرادی که دچار ناامیدی‌های طولانی و پشت‌سرهم می‌شوند، تمایل به انکار اتفاقات ناخوشایند دارند.
خشم: هنگامی که وقایع بر اساس انتظارات ما پیش نمی‌رود، یکی از احساساتی که اغلب همراه با ناامیدی دچار آن می‌شویم، خشم است. خشم می‌تواند احساسی طولانی باشد و برای مدت‌ها فرد را دچار خود کند.
ترس: موقعیت‌های ناخوشایند و ناامیدکننده می‌توانند باعث ایجاد احساس ترس در فرد شوند. در واقع، پس از یک اتفاق ناخوشایند، فرد از تکرار و تجربه مجدد آن‌ها وحشت پیدا می‌کند. با اینکه ترس یک احساس طبیعی و ضروری است اما ترس طول کشیده و طولانی‌‌مدت، می‌تواند برای سلامت فرد خطرناک باشد

وبگاه جهانی سلام

روش هایی برای ایجاد امید به آینده - قسمت چهارم

روش چهارم: امید را درک کنید
۱. به این فکر کنید که امید به آینده به چه معناست
امید، نگرشی است که هر روز برای رسیدن به آن تلاش می‌کنید و یک حالت ذهنی همیشگی نیست. یکی از تعاریف امید که مورد استفاده‌ی برخی از روانشناسان است، این تعریف است: «امید حالت انگیزشی مثبتی است که بر نیروی موفق (انرژی معطوف به هدف) و مسیرهای موفق (برنامه‌ریزی برای رسیدن به اهداف) مبتنی است». امید نتیجه‌ی انجام کارهایی است که برای ما لذت‌بخش هستند و به ما کمک می‌کنند تا به اهداف‌مان برسیم.
۲. بدانید که هر روز باید بر روی نگرش‌تان کار کنید
انتظار نداشته باشید که به طور ناگهانی، امیدوارتر شوید. افزایش یا کاهش امید، مانند این نیست که کلیدی را به سادگی روشن یا خاموش کنید! برای داشتن امید به آینده، باید هر روز بر روی نگرش‌تان کار کنید. این فرایند را به صورت روزانه انجام دهید و توجه خود را بر جنبه‌هایی از زندگی‌تان متمرکز کنید که بر آنها کنترل دارید. برای نمونه، اگر در مورد توانایی خود برای یافتن کار ناامید هستید، فکر خود را به چیزی که کنترلی بر آن ندارید (مثلا اینکه کسی برای مصاحبه‌ی استخدامی با شما تماس بگیرد) مشغول نکنید. به چیزهایی فکر کنید که در کنترل شما هستند؛ مثلا می‌توانید برای شغل‌های زیادی درخواست بدهید. هر روز، با تلاش کردن برای انجام کارهایی که در کنترل شما هستند، برای ایجاد امید در خود، گام‌های کوچکی بردارید.
۳. افکار منفی‌تان را به چالش بکشید و آنها را نادیده نگیرید

برای امید به آینده، باید بر توانایی خود برای مقابله با افکار منفی و جلوگیری از اینکه این افکار، رفتار شما را کنترل کنند، تلاش کنید. با یادگیری تعامل با احساسات دشواری که در شما ایجاد می‌شوند (به جای نادیده گرفتن آنها)، می‌توانید بفهمید که چرا چنین احساساتی دارید. درک احساسات‌تان به شما کمک می‌کند تا با آنها، به شیوه‌ای سازنده برخورد کنید و به این احساسات اجازه ندهید که بر شما غلبه کنند. برای نمونه، اگر متوجه شدید که گاهی در مورد پیشرفت در کاهش وزن‌تان ناامید می‌شوید، به این فکر کنید که چه چیزی موجب ایجاد چنین احساسی می‌شود. آیا شما خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید؟ آیا با همان سرعتی که انتظار داشتید، وزن کم نمی‌کنید؟ با شناسایی منبع ناامیدی خود، از دلیل این افکارتان آگاه‌تر می‌شوید.
۴. در موقعیت‌های چالش‌برانگیز، بهبود‌پذیر باشید
برای ایجاد امید به آینده، یاد بگیرید که در موقعیت‌هایی که موجب ناراحتی شما می‌شوند و حس انگیزه را در شما از میان می‌برند، چگونه باید عمل کنید. پژوهش‌ها نشان داده است که اگر یاد بگیرید در شرایط تهدید‌کننده، احساس راحتی بیشتری داشته باشید، ریسک بروز مشکلات سلامتی جسمی در شما کاهش می‌‌یابد و کارکرد روانی کلی شما را بهبود می‌دهد. وجود سیستم پشتیبانی قوی اجتماعی و اعتماد داشتن به توانایی‌هایتان، برای ایجاد حس بهبود‌پذیری و بازیابی دوباره‌ی توان خود پس از موقعیتی سخت، ضروری است

وبگاه جهانی سلام