طهارت ظاهر و باطن:
مراد از طهارت ظاهری، طهارت بدن از خبث و حدث و نیز از آلودگی ها می باشد که به آنها اشاره اجمالی می شود. الف) طهارت از خبث، پرهیز از نجاسات و اجتناب از آنها مقدّمه عبادت و طاعت می باشد، قبل از هر نوع عبادتی به فراخور خود، بایستی از آنچه که شَرعِ انور آن را نجس و یا متنجس اعلام فرموده است دوری نمود. نجاسات که در رساله های عملیه فقها، به آنها اشاره شده عبارت اند از: «بول، غائط، منی، مردار، خون، سگ، خوک، شراب، آبجو، عرق شترنجاست خوار، عرق انسانی که از راه حرام جنب شود و کافر». هر چیزی که با اینها برخورد کند در صورت مرطوب بودن یکی از ملاقی و ملاقی (ملاقات کننده و ملاقات شده) متنجس می باشد و اجتناب از آن نیز واجب است. ب) طهارت از حدث، تطهیر بدن بعد از حدث اکبر (جنابت) به غسل و نیز طهارت بدن بعد از حدث اصغر (مبطلات وضو) به وضو و یا در هر دو مورد به تیمم نیز از موارد طهارت بدنیه می باشد. غیر از موارد لزوم غسل و وضو، ایندو در همه حالات مستحب هستند. امام صادق علیه السلام در مورد استحباب وضو و تأثیر آن در برآورده شدن خواسته ها می فرماید: انّی لَاعْجَبُ مِمَّنْ یأخُذُ فی حاجَةٍ وَهُوَ عَلی وُضُوءٍ کیفَ لا تُقْضی حاجَتَهُ. وسائل الشیعة، ج 1، ص 262. من تعجب دارم از کسی که نیازی دارد و با وضوست چگونه حاجت او برآورده نشود. ج) طهارت از سایر آلودگی ها، چون تطهیر دهان و دندان، ازاله موهای زاید، تطهیر سر و صورت، و نظافت آنها رفع و دفع بیماری ها و امراض جسمی نیز مورد تأکید شدید اسلام می باشد، که پرداختن به آن در این مختصر نمی گنجد.
طهارت باطنی اصولًا بسیاری به طهارت ظاهری اهمّیت زیادی می دهند، چه تطهیر بدن و تنظیف آن و چه نظافت محل زندگی و محل کار. البته این در حد معقول نیکوست، امّا نباید از طهارتی مهمتر و با اهمّیت تر غافل بود و آن طهارت باطن و تطهیر نفس است. عمر طبیعی انسان، بسیار محدود است، بعد از پایان حیات، این بدن در زیر خاک مدفون می گردد و چند روز نگذشته، متلاشی شده و طعمه مار و مور خواهد گردید ولی آنچه بقا دارد روح و روان انسانی است. بنابراین، طهارت باطن از اهمّیت بیشتری برخوردار است، و مثوبت و عقوبت از هنگام مرگ در عالم برزخ تا خلود در بهشت یا جهنم به واسطه اوست، و جسم تنها به صورت ابزار آن می باشد. ابن سیرین جوانی زیباروی بود، وی بزازی می کرد، روزی زنی شیفته وی شد و او را به بهانه خرید داخل منزل برد و بر خود خواند، ابن سیرین از عواقب زشت زنا گفت، ولی زن اصرار می ورزید و گفت اگر ابا کنی همسایه را خبر می کنم که قصد سوء داری، ابن سیرین به ظاهر پذیرفت و به دستشویی رفت و سر و صورت خود را با نجاست آلوده نمود، همین که بیرون آمد زن از چهره زشت او متنفر گشت ابن سیرین بقچه خود را برداشت و خود را به نهری رساند و خود را تطهیر کرد. پس گفت خدایا نجاست و کثافت بدن را با آب شستم، اگر به معصیت آلوده می شدم نجاست روان را چه می کردم؟ آورده اند که توان تعبیر خواب در عوض ترک معصیت به وی عطا شده است. توبه راه رسیدن به طهارت باطن:
از اینکه موفق به ترک این گناه کبیره شده اید خدا را شاکریم ، سعی کنید با رجوع به کتابهایی که پیرامون ضرر وزیان خود ارضایی سخن گفته اند این صفت رذیله را از خود ریشه کن کنید! برای جبران اثرات آن ، نه تنها ترک آن از صفحه زندگی تان لازم است بلکه سعی کنید دیگر کسانی را که می شناسید راهنمایی کنید ، اگر واقعا تصمیم گرفته باشید که طلبه شوید ، هیچ مانعی ندارد و می توانید با توکل برخدا واستعانت از او وارد این مسیر شوید و انشاالله با تثبیت درس وبحث اثرات گناه ذکر شده را از بین ببرید!
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است.
انسانی که گاهی دچار گناه و خطا میگردد و بعد پشیمان میگردد و خود را ملامت و سرزنش میکند، به مرحله ای رسیده که دارای نفس لوّامه و سرزنشگر شده است و یک پله از مرحله نفس اماره یعنی نفسی که به زشتی و بدی امر میکند و از انجام آن ملول نمیگردد و بیمی ندارد، بالاتر آمده است و این فرد یک قدم به هدف نزدیک شده است و باید خدا را شاکر بود و ازخدا خواست که توفیق رسیدن به مراحل بالاتر و هر چه بیشتر نزدیکتر شدن به خود را به ما عنایت کند.
باید توجه داشت که فاصله گرفتن از بدی و گناه و نزدیک شدن به معنویات و قرب خداوند، امری تدریجی است و محتاج صبر و حوصله فراوان است.
توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد؛ در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد.
البته منظور این نیست که کسی که توبه را به تاخیر می اندازد، توبه اش مورد قبول نیست؛ بلکه مقصود این است که هر چه در توبه و جبران گذشته تاخیر شود، راه بازگشت و اصلاح گذشته، سخت تر خواهد شد.
شرایط توبه:
امیر مؤمنان(علیه السلام) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(علیه السلام) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟
استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد:
1. پشیمانی از گذشته
2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه
3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد.
4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری.
5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید.
6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله» (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).
سخن امیر المومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه (حکمت 417) مربوط به مراحل عالی و تمام عیار توبه است و حضرت به آن فرد روش و شرایط توبه کامل را آموزش داده است و این چنین نیست که هر توبه ای هر چند در مراحل پایین تر و ناقص تر این شرایط را داشته باشد.
- در روایات وارده از معصومین (علیهم السلام) تاکید زیادی بر نشکستن توبه و حفظ آن، شده است که منظور از آن، اهمیت دادن به توبه و جدی گرفتن آن و رعایت و حفظ و استقامت بر سر این تعهد الهی است؛ نه این که اگر فردی چند بار توبه کرد و جداً توبه کرد، توبه اش مقبول نمی باشد و یا اثری ندارد و یا دیگر نباید توبه کند. پس جهت گیری چنین روایاتی، اهمیت دادن به توبه و بازی و شوخی و کم اهمیت نگرفتن آن است و گر نه از روایات فراوان دیگری استفاده می شود که اگر انسان گناه کرد هر چند پی در پی و فراوان هم باشد بر او واجب است که توبه نماید.
آثار توبه:
1- محبوبیت نزد خداوند
سوره بقره / 222 : «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد.
2 – تبدیل سیئات به حسنات
سوره فرقان / 70 : «الا من تاب و آمن و عمل عملا ً صالحا ً فأولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات و کان الله غفورا ً رحیما ً» مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا بدیهایشان را به نیکی ها بدل می کند و خدا آمرزنده و مهربان است.
3 – فلاح و رستگاری
سوره نور / 31 : «و توبوا الی الله جمیعا ً ایها المؤمنون لعلکم تفلحون» ای مؤمنان! همگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
4 – آمرزش گناهان
سوره شوری / 25 : «و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفو عن السیئات و یعلم ما تفعلون» اوست که توبه ی بندگانش را می پذیرد و از بدیها و گناهان در می گذرد و آنچه می کنید می داند.
5 – حفظ از عذاب الهی
سوره غافر / 7 : «وقهم عذاب الجحیم» ما آنان (تائبین) را از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد (به وسیله ی طلب غفران).
6 – پوشاندن سیئات
سوره ی تحریم / آیه ی 8 : «یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا عسی ان یکفر عنکم سیئاتکم» ای کسانی که ایمان آوردید از گناهان خود به سوی خدا، توبه خالصانه کنید چرا که امید است به اینکه پروردگار شما، سیئات شما را از خود شما بپوشاند.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : «هر کس توبه کند خداوند او را بیامرزد و به جوارح او و جای جای زمین دستور داده شود که آبروی او را حفظ کند و عیبهایش را بپوشانند و گناهانی که فرشتگان حافظ اعمال برایش نوشته اند از یاد آنان برده شود.»(میزان الحکمة / ج2 / ح 2183)
7 – برخورداری از برکات و نعمتهای الهی
سوره نوح / آیات 11 و 12 : «فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا ً یرسل السماء علیکم مدرارا ً و یمددکم باموال و بنین ...» پس به آن قوم گفتم: طلب مغفرت و آمرزش و توبه کنید از پروردگار خویش که بخشنده و آمرزنده است و اگر توبه کنید ما بر شما باران می فرستیم و همچنین شما را یاری می کنیم به واسطه ی اموال کثیره و فرزندان زیاد.
امام علی ( علیه السلام ) می فرمایند : «زیاد طلب آمرزش از خدا کنید تا از خدا طلب روزی کنید».
8 – ورود به بهشت
سوره ی تحریم / 8 : «یا ایها الذین امنوا توبوا الی الله توبة ً نصوحا ... و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار».