همان‌گونه که در پرسش آمده، اسلام، تناسخ را نمی‌پذیرد و دلایل محال و غیر ممکن آن نیز در همین سایت مورد بررسی قرار گرفته است. با این وجود از شما می‌پرسیم:
1-آیا تناسخ عمومیت دارد و یا موردی است؟ اگر عمومیت دارد؛ چرا -حتی با فرض پذیرش ادعای موجود در پرسش- فقط عده بسیار بسیار اندکی از مردم، چنین خاطراتی را در ذهن داشته و بالای نود و نه درصد مردم چیزی از زندگی گذشته به یاد نمی‌آورند؟!
2-اگر تناسخ تنها برای برخی افراد رخ می‌دهد، به چه دلیل بوده؟! و ملاک آن چیست؟
3-از لحاظ علمی، به این خاطرات چقدر می‌توان اطمینان کرد؟ آیا به مجرد ادعا می‌توان یک حقیقت فلسفی و تکوینی را اثبات کرد؟ و آیا تنها یک خاطره خواب‌مانند(حتی با فرض اثبات در یکی دو مورد)، قدرت رد برهان‌های ارائه‌شده در مورد عدم امکان تناسخ را دارد؟!
4-آیا این احتمال را نمی‌دهید که یادآوری چنین خاطراتی، توجیه و تحلیل روان‌شناسی داشته باشد؟!
5-اگر تناسخ واقعیت دارد؛ چرا تجربه‌گر فقط یکی دو خاطره از زندگی گذشته را به یاد می‌آورد؟! کسی که مدت‌های طولانی و در بدن‌های گوناگون در این دنیا زندگی کرده، باید خاطرات فراوانی را به یاد داشته باشد!
6-انسان چند بار می‌رود و برمی‌گردد؟ دلیل محدود و یا نامحدود بودن بازگشت‌ها چیست؟
7-آیا بین زندگی‌ها فاصله وجود دارد یا بلافاصله پس از مرگ و پایان زندگی اول، زندگی دوم و به همین ترتیب زندگی سوم و چهارم و ... آغاز می‌شود؟! اگر فاصله‌ای وجود دارد، انسان در آن فاصله در کجا است و چگونه است؟ آیا در بدنی هست و یا بدون بدن است؟ و اگر بدون فاصله است، با چه شیوه؟! یعنی آیا انتقال از این بدن به بدن دیگر تدریجی است، که گویا بدن دوم، همان ادامه بدن اول بوده و شبیه «حرکت جوهری» و «لبس بعد لبس» است، یا به این انتقال به صورت «دفعی» و «خلع و لبس» است؟
8-انتقال روح از بدنی به بدن دیگر تحت چه ضابطه‌ای است و چه ارتباطی میان روح و این بدن‌ها وجود دارد؟!
9-اگر تناسخ واقعیت دارد، باید این نیز ممکن باشد که هر روحی در هر آنی به هر بدنی منتقل شود، و انسان در یک دوره زندگی از چندین روح برخوردار شود و یک نفر چندین نفر باشد! دلیل امتناع آن چیست؟!