International Web Of Salam (Islamic Republic of Iran)

۸ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

فلسفه حجاب زنان در نماز چیست ؟ و چرا زنان باید در نماز پوشش داشته باشند ؟

الف) این خود نوعی تمرین مستمر و همه روزه برای حفظ حجاب می باشد و یکی از عواملی است که در پاسداشت دائمی پوشش اسلامی زن و جلوگیری از آسیب پذیری آن، نقش مهمی ایفا می کند.
ب ) وجود پوشش برای بدن و داشتن پوششی مخصوص برای نماز، توجه و حضور قلب انسان را بیشتر می کند و از الفات ذهن به تجملات و چیزهای رنگارنگ می کاهد و ارزش نماز را صد چندان می کند.
ج ) داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعی ادب و احترام به ساحت قدس ربوبی است. از این رو برای مرد نیز دربرداشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است.
افزون بر آن، حکم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت هایی دارد و با آن قابل مقایسه نیست؛ مثلا پوشاندن روی پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولی در نماز – بدون حضور نامحرم – واجب نیست

وبگاه جهانی سلام

خداوند مکان ندارد و در جهت خاصی نیست ؛ پس چرا باید به سمت قبله نماز بخوانیم ؟

بدون تردید خداوند مکان ندارد ، چون مکان داشتن نشانه نیاز و محدودیت است و خداوند غنی مطلق است و به هیچ چیز و هیچ کس، نیازی ندارد. خداوند در همه جا و یا همه کس و همه چیز هست: « فأینما تولوا وجه الله » «به هر جهت رو کنید، آنجا روی به خداوند است(در برابر خداوند قرار دارد)»
از این مقدمه چنین نتیجه گرفته می شود که «قبله» نیست که خداوند در آن سمت قرار دارد. پس فلسفه قبله، رو کردن به سمت خداوند نیست؛ چون خداوند جهت خاصی ندارد. « الا انه بکل شیء محیط »2؛ «او بر همه چیز احاطه دارد».
بنابراین فلسفه تغییر قبله را باید در جای دیگر جستو جو کرد.
خداوند جهت ندارد؛ ولی ما انسانها در زندگی و حیات مادی و معنوی خود، نیازمند جهت هستیم و قبله، تعیین کننده جهت حرکت مسلمانان در طول تاریخ بوده و هست. اگر فرض کنیم که نماز بدون قبله بود، چه اتفاقی می افتاد؟ هر کس به سمتی نماز می خواند و همین امر موجب می شود تا عده ای، جهتی را ترجیح بدهند و دیگران را نیز به آن دعوت کنند؛ مثلا عده ای به مشرق، برخی به مغرب، گروهی به شمال، برخی به جنوب و... این موضوع خود عاملی برای تفرقه و نزاع و درگیری می شود؛ حال آنکه اکنون نماز صفوف را متحد و یکپارچه می کند. علاوه بر این می توان فلسفه قبله را در موارد زیر دسته بندی کرد:
1-توجه به خانه توحید و به نداگر یکتا پرستی حضرت ابراهیم(ع).
2-توجه به زادگاه و خاستگاه دعوت توحیدی پیامبر(ص).
3-توجه دادن به اولین بنا و معبد روی زمین.
4-وحدت بخشی به صفوف مسلمانان.
5-ایجاد روح جامعه پذیری و الفت در بین مسلمانان و جوامع اسلامی.
6-ایجاد هویت مستقل فرهنگی در جامعه اسلامی.

وبگاه جهانی سلام

ما مسلمانان اعتقاد داریم اولین سوال در آن دنیا نماز است ،هرکس نمازش قبول است به باقی اعمال رسیدگی می‌کنند. پس تکلیف یک آفریقایی، امریکایی و ... که از نماز نشنیده و یا مسیحی است چیست؟

دین اسلام نیز مانند هر بنا و ساختار دیگری بر اساس «اصول و فروع» استوار شده است و نماز یکی از فروع دین و البته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، تا آنجا که فرمود‌ه‌اند «هر چیزی صورتی دارد و صورت دین اسلام، نماز است» و یا «نماز ستون دین است».
الف – با توجه به نکته‌ی فوق، معلوم می‌شود که ابتدا از اصول و در رأس آن سؤال می‌شود. چنان چه تصریح شده و می‌دانیم که اولین سؤال «من ربّک – پروردگارت کیست؟» می‌باشد. و دقت شود که پرسیده نمی‌شود خالقت کیست؟ بلکه پرسیده می‌شود «ربّ تو کیست؟» یعنی در طول زندگی چه کسی را صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی امورت می‌شناختی؟ فرعون زمان، طاغوت‌ها، شهوت، ثروت ... و یا الله جل جلاله؟ و پاسخ نیز با جمله‌باقی نخواهد بود، بلکه منطبق با واقعیت شخص خواهد بود.
ب – این که فرموده‌اند سؤال اول از نماز است و اگر قبول شد به مابقی اعمال رسیدگی می‌گردد، پس از گذر از اصول است. یعنی این سؤال به مسلمان مربوط می‌شود که مدعی است خدا، نبوت، معاد، عدل و امامت را قبول کرده است. وگرنه معلوم است کسی که اصل را قبول نداشته، فرع را به نحو شدیدتر نمی‌شناخته و قبول نداشته است.
در ضمن چنین نیست که پس از نماز به بقیه‌ی اعمال رسیدگی شود، بلکه همه‌ی اعمال ریز و درشت همگان مورد بازخواست (نتیجه‌ی اخروی) است. بلکه بدین معنا بیان شده است که سایر اعمال خوب مسلمان، به شرط قبولی نمازش قبول می‌گردد و بسیاری از اعمال بد، به خاطر نماز بخشوده می‌شود.

نماز «الصلوة»، یعنی «وصل شدن به خدا»، بدیهی است کسی که وصل نبوده، منقطع بوده است و در آخرت نیز از رحمت خاصه‌ی الهی محروم و منقطع خواهد بود.
ج – اما راجع به دیگران، مانند کسانی که در بلاد غیر اسلامی زندگی کرده و اصلاً از اسلام شناخت صحیحی نداشته و یا نشنیده‌اند، چه رسد به نماز یا سایر احکام، باید دقت شود که همگان در محضر حق‌تعالی که خالق، رب و مبدأ و مقصد خلقت است ایستاده و از ناحیه‌ی او مورد سؤال و سپس ثواب یا عقاب قرار می‌گیرند و او به حال بندگانش کاملاً آگاه است و عادل و رحمان و رحیم است.

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ» (13)
ترجمه: اى مردم ما شما را از مردى و زنى بیافریدیم، و شما را شعبه‏ها و قبیله‏ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید [و با هم آشنا شوید]. بیگمان گرامى‏ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. [و] خدا داناى آگاه است‏.
خداوند متعال نه تنها به همه‌ی احوال و اعمال کلیه‌ی مخلوقاتش و از جمله انسان آگاه است، بلکه به نوع دیدگاه، بصیرت و چگونگی و چرایی آن نیز علم و بصیرت دارد:

«لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ» (الأنعام، 103)
ترجمه: دیدگان، او را درک نمى‏کند ولى او دیدگان را درک مى‏کند و او لطیف و دانا است‏.
پس،‌ از یک سو او آگاه، بصیر، عادل و رحمان و رحیم است و از سوی دیگر کسی نمی‌تواند بهانه‌آورده، توجیه کند و یا فریب دهد. به فرموده‌ی امام حسین علیه‌السلام: خدا راجع به بهشتش گول نمی‌خورد.
اعتقاد به خداوند متعال، فقط دعوت اسلام نیست، بلکه دعوت همه‌ی انبیای الهی و منطبق با حکم عقل و فطرت است. پس اگر از مسیحی سؤال شد: چرا مسیح (ع) را که بنده‌ی من بود و برای دعوت شما به توحید فرستاده شده بود، «اب، ابن و روح‌القدس – پدر، پسر و روح‌القدس» گرفتید و او را خدا فرض کردید و برای خدا مقام پدری قائل شدید و برای او فرزندی در نظر گرفتید و این پدر و فرزند را یکی دانستید؟ راه فرار ندارد و نمی‌تواند بگوید: چون جامعه‌ی ما مسیحی بود. چرا که «عقل» این همه تناقض بی‌معنا را نمی‌پذیرد. چنان چه در اسلام نیز اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست.
د – خداوند متعال، علیم، حکیم و بصیر، عادل نیز هست، لذا از هیچ کس بیش از آن چه به او داده انتظاری نداشته و سؤالی نمی‌نماید. چنان چه فرمود:
«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت‏ ...» (البقرهة 286)
ترجمه: خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایى او (و روز جزا) نیکى‏هاى هر شخصى به سود خود او و بدیهایش نیز به زیان خود او است...
پس اگر کسی مدعی شد که خبری از اسلام نداشته، معلوم می‌شود که راست می‌گوید یا خیر؟ اصلاً او که از بسیاری چیزها خبر به دست آورده، می‌توانسته خبری به دست آورد یا خیر؟
بدون شک یک امریکایی یا اروپایی که مدعی حقوق بشر است و حتی برای احقاق حقوق سگش در جامعه‌ی انسانی، تلاش می‌کند و حتی وکیل می‌گیرد و از او مراقبت می‌کند، نمی‌تواند بگوید از کشته شدن انسان‌های بی‌گناه بی‌اطلاع بوده یا اصلاً نمی‌دانسته که او هم حقوقی دارد.
خداوند متعال خوبی و بدی هر کسی را نیز به خودش الهام کرده است. لذا همگان با جهل، ظلم، جنایت، غارت، تجاوز، تبعیض، فساد و فحشا مخالفند. از این روست که اگر از دزد بدزند، با ظالم ظلم کنند، در حق جانی جنایتی روا دارند، به حقوق یک متجاوز تجاوز کنند و علیه مفسد فسادی انجام دهند، مخالفت می کند.

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّئهَا * فَأَلهَْمَهَا فجُُورَهَا وَ تَقْوَئهَا»(الشمس، 7 و 8)
ترجمه: و سوگند به جان آدمى و آن کس که آن را با چنان نظام کامل بیافرید * [و در اثر داشتن چنان نظامى] خیر و شر آن را به آن الهام کرد.
پس، از غیر مسلمین نیز ابتدا از اصول اعتقاداتشان سؤال می‌گردد، چرا که رفتار هر کسی نیز به تناسب اهداف اوست. و در مورد فروع رفتارها و اعمال نیز دست خدا بسته نیست، بر هر کسی به حد ظرفیتش اتمام حجت نموده و به همان حد از او می‌خواهد.

وبگاه جهانی سلام

چرا ما باید نماز بخوانیم؟

وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند. رسول گرامی اسلام(ص) در روایتی که در امالی صدوق، ص 641 آمده، فرمودند: «الصلاة عمود الدِّین. . . فَان قُبِلَت قُبِلَ ما سواها و ان رُدَّت رُدَّ ما سواها،نماز پایه دین است که اگر مقبول درگاه الهی قرار گیرد، سایر حسنات و اعمال انسان نیز پذیرفته است و اگر مقبول واقع نشود همه حسنات و اعمال دیگر مردود است» که بر این اساس، نوشتار ذیل در بخش ها و شماره های گوناگون با عنوان «حقیقت نماز» تقدیم حضور علاقمندان خواهد شد.
فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟
عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند؛ مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.
آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند:
1- یاد خدا: «وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکرِی، نماز را برپا دار تا به یاد من باشی»
2- بازداشتن از گناه و زشتی ها:«إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکر، همانا نماز (انسان را در دنیا) از زشتی ها و گناه باز می دارد».
3- پاکیزگی روح:«. . . إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکی فَإِنَّمَا یتَزَکی لِنَفْسِۀوَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ ،تو تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان می ترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید».
4- وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَشِعِینَ ، از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار گران است، مگر بر فروتنان.
5- پاک شدن از کبر و غرور؛ حضرت فاطمة(علیها السلام) می فرماید: «. . . و الصلاة تنزیهاً من الکبر. . .،خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند. . . ».
6- رستگاری:«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَشِعُونَ، به راستی که مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند».
در حدیثی آمده است: نقش نمازهای پنج گانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟!.
و در حدیثی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند.
نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبی هایی است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس برای تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمی کند، امّا اگر زیبایی آن را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واکنش نشان ندهی و ستایش نکنی سرزنشت می کنند که چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی!
در مضمون بعضی احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمی شود». راستی چقدر لذت بخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! و روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن

وبگاه جهانی سلام

تقدم منافع جامعه بر منافع فرد در هدفگذارى در قیام امام حسین - قسمت دوم

در نهضت عاشورا نیز این امر مد نظر است، به طورى که‏یکى از اهداف مهم قیام عاشورا اصلاح جامعه و برپاداشتن عدل و داد ذکر مى‏شود. امام حسین (ع) پیش از مرگ معاویه و آغاز قیام خویش، در اجتماع بزرگى از مردم کوفه خطبه‏اى ایراد مى‏کند که در بخشى از آن به امر به معروف و نهى از منکر و لزوم اجراى آن اشاره مى‏کند و مى‏فرماید:
خداوند ابتدا امر به معروف و نهى از منکر را واجب گردانید: زیرا مى‏دانست اگر این واجب انجام و بر پا گردد تمامى واجبات آسان و مشکل بر پا خواهد شد. چه آنکه امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام مى‏کند، علاوه بر اینکه رد مظالم و مخالفت‏با ظلم و تقسیم خمس و غنایم و گرفتن زکات از اهل آن و پرداختن به مستحقین رابه دنبال خواهد داشت

وبگاه جهانی سلام

تقدم منافع جامعه بر منافع فرد در هدفگذارى در قیام امام حسین - قسمت اوّل

مهم‏ترین هدفى که حکومت اسلامى مورد توجه قرار میدهد، مبتنى بر دو مورد زیر است:
الف. هدایت انسانها به سمت و سوى خلیفة‏الله شدن و آماده کردن مقدمات سیر و سلوک آنان. این یکى از مهم‏ترین اهداف دین اسلام و حکومت اسلامى است
ب. ایجاد مدینه فاضله و محیط مناسب که فرد بر اساس آن بتواند به هدف اصلى خود که مقام خلیفة اللهى است نایل آید. براى ایجاد چنین جامعه‏اى توجه به منافع و مصالح عمومى و اقامه عدل و داد، ضرورى است. بنابراین، رهبر جامعه اسلامى باید در هدفگذارى خود به مصالح عمومى و عدالت اجتماعى توجه داشته باشد و با ایجاد محیط مناسب، افراد را به کمال واقعى خود برساند
ضرورت برپایى عدل و قسط در جامعه به عنوان یکى از اهداف مهم رهبرى اسلامى در آیات قرآنى و روایات معصومین (ع) مورد تاکید قرار گرفته است که به نمونه ‏هایى از آن اشاره میکنیم:

«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط;
همانا فرستادگانمان را با دلایل روشن فرستادیم و همراه ایشان کتاب و میزان را قرار دادیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
حضرت على (ع) در بخشى از نامه خود به مالک اشتر میفرماید:
و کارى که باید پیش از هر کارى دوست داشته باشى میانه روى در حق است و همگانى کردن آن در برابرى و عدل. و کامل‏ترین آن در به دست آوردن رضایت رعیت است. همانا خشنودى عموم مردم به رضایت‏خواص مى‏انجامد (و نسبت‏به عموم اجحاف نمى‏شود) و ناخشنودى خواص با خشنودى عموم مردم بخشودنى است و نادیده گرفته میشود

وبگاه جهانی سلام

یهودیان بزرگترین برده‌داران تاریخ - قسمت دوم

در قرون جدید، با ظهور نظام‌های اقتصادی نو، تجارت برده نیز هم‌چون دیگر عرصه‌های تجاری، دست‌خوش تحولات اساسی شد.
در این دوره، برده‌داران برای توسعه حوزه تجاری خویش، نیازمند امکاناتی نظیر کشتی و نیروهای مسلّح و حامیانی در سرزمین‌های مستعمره بودند، تا بتوانند در شکار و دستگیری مردم بی‌نوای آفریقا و انتقال و فروش این بردگان در دیگر کشورها، آنان را کمک کنند.
از این‌رو، گروهی از سرمایه‌داران یهودی در عرصه این تجارت ظاهر شده و با استفاده از کشتی‌های بزرگ و نیروهای مزدور مسلّح، به فعّالیت پرداختند.
آن‌چه موجب موفقیت آنان شد، شبکه ارتباطی گسترده و پیوندهای عمیق یهودی بود که در آن عصر، میان یهودیان وجود داشت. مثلاً یهودیان مخفی ساکن در شبه‌جزیره ایبری پایگاه‌هایی در پرتغال و مستعمره‌های این کشور در آفریقا و نیز در هلند و مستعمره‌هایش و کشور پهناور عثمانی و دیگر کشورها داشتند.
برخی از بزرگترین بازرگانان یهودی، در مستعمره‌های هلندی آمریکای شمالی و جنوبی به تجارت برده می‌پرداختند. این بازرگانان، در یک مثلث تجاری، سلاح و مهمات و مشروبات الکلی و زیورآلات بدلی را از اروپا به سواحل آفریقا منتقل کرده و از آن سوی بردگان آفریقایی را در آمریکا و جزایر کارائیب به فروش می‌رساندند و سپس کشتی‌های خود را با محصولات منطقه استوایی مثل شکر، لاجورد، تنباکو، قهوه و مانند آن آکنده و به اروپا منتقل می‌کردند.
شدت عمل و برخوردهای غیرانسانی با بردگان صید شده در آفریقا به‌وسیله یهودیان، چنان بی‌رحمانه بود که معمولاً در مسیر طولانی سفر تا بازار فروش آمریکا، حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد این سیاه‌پوستان، از شدّت ازدحام و آلوده‌بودن فضای کشتی، در سخت‌ترین شرایط می‌مردند.

وبگاه جهانی سلام

یهودیان بزرگترین برده‌داران تاریخ - قسمت اوّل

خرید و فروش برده یکی از اهمّ حوزه‌های فعالیت تجاری یهودیان بود.
آیین یهود اجازه نداده است که یهودیان، هم‌کیشان خود را به بردگی گیرند؛ ولی برده‌گرفتن غیریهودیان و خرید و فروش آنان را مطلقاً آزاد می‌شمارد.
تورات در سِفر لاویان، آشکارا بیان کرده است:
شما بندگان خدا هستید و او شما را از مصر بیرون آورد، پس نباید به بردگی فروخته شوید… اگر به برده نیاز دارید می‌توانید از اقوامی که در اطراف شما هستند، خریداری کنید. هم‌چنین می‌توانید فرزندان بیگانگانی را که در بین شما زندگی می‌کنند، حتی اگر در سرزمین شما به دنیا آمده باشند، بخرید. آن‌ها تا زنده هستند، غلام شما می‌باشند و می‌توانید آن‌ها را بعد از خود برای فرزندانتان واگذارید، اما شما نباید با اسرائیلی بدرفتاری کنید. (آیات ۴۲-۴۶)
از آن‌جا که مسیحیت، تجارت بردگان مسیحی را تحریم ساخته بود و از سوی دیگر دولت‌های اسلامی نیز اجازه خرید و فروش بردگان مسلمان را نمی‌دادند، برده‌داران یهودی با رفت و آمد به کشورهای اسلامی و مسیحی، بردگان مسیحی را در بلاد اسلامی می‌فروختند و بردگان مسلمان را در کشورهای مسیحی به فروش می‌رساندند!
یعقوب مارکوس تاریخ‌نگار یهودی و مدافع یهودیت، در مقاله‌ای که به‌عنوان یهود در دائرةالمعارف بریتانیکا نوشته است، از سیطره یهودیان قرون وسطا در امور بازرگانی، به‌ویژه در تجارت برده سخن گفته و تصریح کرده است که در آن دوران، اقتصاد اروپای غربی به‌ویژه تجارت برده در دست یهودیان بوده است.
دیوید دیوک می‌نویسد:
در این مورد قضایای شرم‌آوری از بدرفتاری‌ها و تجاوزات جنسی یهودیان برده‌فروش، نسبت به آن دسته از کودکان اروپایی که به عنوان برده در اختیار داشتند، قابل ملاحظه است.

 

وبگاه جهانی سلام