ارجاع به روان‌شناس و یافتن «علل» پیدایش ترس، اضطراب و توهم، و یا استفاده از راه‌کارهای دارویی توسط روان‌پزشک، تضادی با راه‌کارهای دینی برای درمان ندارد؛ چراکه خود دین اسلام، رجوع به پزشک را امری مطلوب شمرده است. با این وجود در موارد متعدد، دستورات کلی را بدون نظر گرفتن وضعیت شخصی افراد، به آنها ارائه نموده است.
در این‌جا توصیه‌هایی را از مطالب ناب دین اسلام در اختیار شما قرار می‌دهیم:
نخست باید توجه داشت آرامش، یعنی طمأنینه، تسکین و آسودگی خاطر که در مقابل آن تشویش، توهم، نگرانی و اضطراب است.
از نظر اسلام آرامش و طمأنینه امری واقعی، حقیقتی و دست‌یافتنی است. در متون دینی ما راه‌های به دست آوردن آرامش بیان شده است، و همین امر بهترین دلیل بر امکان دست‌رسی به آن است. علاوه بر این، مطالعه زندگی بزرگانی که به دستورات دین عمل کرده‌اند و به آرامش درونی رسیده‌اند، می‌تواند ما را به این واقعیت رهنمون سازد که کسب آرامش در زندگی یک شعار نیست و این چیزی است که ما خود می‌توانیم با به کار بستن دستورات دینی آن‌را در خود احساس و تجربه نماییم.

عوامل پیدایش و ایجاد آرامش:
قرآن کریم و روایات عوامل متعددی را برای آرامش بیان نموده‌اند که برخی از آنها عبارت‌اند از:
1-ذکر و یاد خدا: در قرآن آمده است: «همانا با یاد الهی قلب‌ها آرام می‌شود». منظور از یاد و ذکر خدا یعنی این‌که انسان همیشه توجه و یقین داشته باشد که هیچ موجودی در عالم نمی‌تواند مستقل و جدای از «الله» وجود داشته باشد، تا چه رسد به این‌که بتواند منشأ اثر باشد: «تمام عزت از او است». «و تمام قدرت و ملک و هستی از او است. عزت و ذلت بندگان نیز به دست او است. او بر همه چیز توانا است».
چنین انسانی هیچ نگرانی و خوف و حزنی ندارد؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید:
«کسی که دنبال هدایت من باشد او دیگر خوف و نگرانی ندارد».
آری اگر انسان به واقع با تمام وجودش باور داشته باشد که هیچ دگرگونی و قدرتی در عالم نیست، مگر این‌که وابسته به خداوند بزرگ است، و آن گاه با زبان بگوید: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم»، دیگر دغدغه و اضطرابی ندارد.
در همین راستا، رسول خدا(ص) فرمود: ذکر «لاحول ولا قوة الا بالله» شفای از 99 درد است که کمترین آن دردها، غم و غصه است.
یکى از مصادیق کامل ذکر خدا «نماز» است و خدای متعال فلسفۀ نماز را ظهور یاد خدا در دل‌ها بیان کرده است: «نماز را برای ذکر من و یاد من بپا دار».
کسى که دلش با یاد خدا مطمئن و محکم است، آرامش روحى و روانى دارد و هیچ هراسى از غیر خدا ندارد و امیدوار و آرام است؛ چون متّکى به قدرت و عظمت الهى است و انوار الهى در درونش رسوخ کرده و یاد خدا عامل آرامش او شده است. خدای متعال در سورۀ معارج آیۀ 20 درباره اسرار نماز می‌فرماید:
«طبع انسان در برابر مشکلات و گرفتاری‌ها جزع می‌کند و اگر خیرى به او رسید، سعى می‌کند انحصارطلب باشد و به دیگران ندهد، و اگر رنج و شرّى به او برسد، جزع و بی‌تابى می‌کند، صبر را از دست می‌دهد؛ و اگر خیرى به او برسد، از دیگران دریغ می‌کند، مگر نمازگزاران؛ اینها طبیعت را کوبیده‌اند و فطرت را احیا کرده‌اند و خاصیت نماز احیاى فطرت است».
از این‌‏رو، نماز و یاد خدا است که احیاگر دل و درون است و باعث رفع نگرانی‌ها و اضطراب‌ها می‌شود و باعث آرامش انسان می‌گردد.

2-توکل به خدا: توکل یعنی این‌که انسان وظیفه‌ی خود را در حد توانایی انجام دهد و نتیجه‌ی کارها را به خداوند واگذار نماید. قرآن مجید می‌فرماید: «کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می‌کند».
3-دعا و نیایش: دعا مانند باران بهارى است که سرزمین دل‌ها را سیراب می‌کند و آرامش روانی را بر شاخسار روح و جان آدمى ظاهر می‌سازد و اعصاب آدمی را تسکین می‌دهد. انسان در دعا، با خداى خود مناجات می‌کند و از مشکلاتى که در زندگی او را نگران می‌کند، به او پناه می‌برد. بی‌گمان، با بازگوکردن مشکلات، حالت آرامش روانى به انسان دست می‌دهد و از تشویش خاطر رهایى می‌یابد.

یکى از روان‌شناسان می‌گوید:
«امروزه یکى از علوم، یعنى روان‌پزشکى، همان چیزهایى را تعلیم می‌دهد که پیامبران الهی تعلیم می‌دادند؛ چرا که پزشکان در زمینه‌ی روان‌شناسی دریافته‌اند که دعا و نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، نگرانى و تشویش و هیجان و ترس را که موجب اکثر ناراحتی‌‏هاى ما است، برطرف می‌کند».

دعا به درگاه الهى منشأ آرامش روح و روان می‌‏شود و درد و غم را از انسان از بین می‌برد و انسان احساس می‌کند یک پناه‌‌گاه قوى و محکم دارد که حامى و پشتیبان او است. امام صادق‌(ع) می‌فرماید:
«پدرم، امام باقر(ع) هر وقت امرى او را محزون می‌کرد، زنان و کودکان را جمع کرده و دعا می‌کردند».

4-رضایت به خواست الهی: اگر انسان باور داشته باشد که خدای متعال همیشه خیرخواه بندگان خود است و به خواست الهی گردن نهد هیچ دغدغه‌ای نخواهد داشت.