دو حادثه فوق (دستگیری و اخراج یهودیان و سرکوب شهسواران معبد) قطعاً باید اجزای پیوستهٔ یک سیاست و واکنش در برابر یک پدیده اجتماعی ارزیابی شود.
فیلیپ چهارم به‌عنوان پادشاهی مدیر و مدبّر شناخته می‌شود و در زمان او بود که فرانسه در سراسر اروپای مسیحی به اعتبار و اقتدار مادی و معنوی دست یافت.
بنابراین، سیاست فوق را باید اقدامی در جهت پایان دادن به فساد بی‌رویه و لجام‌گسیخته مالی و قلع و قمع گروه‌های غارتگرِ شکل گرفته در دوران جنگ‌های صلیبی ارزیابی کرد. پیوند تنگاتنگ میان رباخواران یهودی و شوالیه‌های معبد، به‌دلیل کارکردهای مشترک مالی این دو گروه، کاملاً طبیعی است.
ادوارد_اول انگلستان نیز که پادشاهی مدبّر و کاردان شناخته می‌شود، از سال ١٢٧۵ مبارزه با رباخواری یهودی را آغاز کرد و در سال ١٢٩٠ به اخراج یهودیان دست زد. با مرگ او، پسرش، ادوارد دوم، به قدرت رسید و در اوایل سلطنتش شاخه فرقه شهسواران معبد را در انگلستان منحل کرد