اینکه قرآن و احادیث مطابق با فهم مردم بوده سخن صحیحی است، اما کدام مردم؟ قرآن و احادیث به زبان عربی آن هم عربیِ ۱۴۰۰ پیش صادر شده است. فهم معنای الفاظ در بیش از هزار سال پیش، تشخیص معنای حقیقی از مجازی، احادیث صحیح از جعلی، شناخت معنایِ احادیث به ظاهر متعارض، تعیین راه حل احادیث واقعاً متعارض، تطبیق مسائل با قواعد و ادله قرآنی و روایی و عقلی، شناخت عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و.... مباحث زیادی دارد که برای کسب تخصص و مهارت لازم،نیاز به مطالعات گسترده دارد و طبیعتاً همه‌ی مردم نمی‌توانند کار و زندگی خود را تعطیل کنند و به تعلیم و تعلم در این مباحث بپردازند همانطور که سایر رشته‌های علمی نیز چنین است.
به همین دلیل عقل حکم می‌کند که در هر رشته‌ای عده‌ای به مطالعه‌ی تخصصی بپردازند و دیگران در صورت نیاز به آن متخصص مراجعه کنند. علوم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
خود قرآن نیز همین روش عقلانی را تایید کرده و می‌فرماید:
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَآفَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوٓا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
و مؤمنان را نسزد که همگی [برای کسب علم] کوچ کنند؛ اما چرا از هر جمیعتی گروهی کوچ نمی‌کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، آگاه سازند؟ (توبه/ ۱۲۲)
بنابراین هم عقل و هم قرآن کریم و هم برخی روایات (مانند حدیث فاما الحوادث الواقعة ...) منشأ پیدایش مرکزی علمی است که در آن به این نیاز دین‌داران پرداخته شود که امروزه به آن حوزه علمیه گفته می‌شود