اگر معنای درست این حدیث درک نشود، این اشکال وارد است؛ ولی اگر دقت گردد و معنای عمیق حدیث به درستی فهمیده شود، خواهید دید که این معیار کاملا عادلانه است. توضیح این که: نماز مقبول، شرایطی دارد؛ از جمله اینکه مکان، لباس و آب وضو و غسل غصبی نباشد. بنابراین نماز با تمام زندگی انسان مرتبط است؛ یعنی، شاخصی است که می توان مطلوب بودن و الهی بودن یک زندگی را با آن سنجید.
اگر درآمد کسی طیب و حلال نباشد و با آن درآمد، خانه و لباس و غذا تهیه کند، آیا نمازش قبول است؟
آیا انفاق از آن مال و یا به زیارت و حج رفتن با آن مال، قبول درگاه الهی قرار می گیرد؟
از همین جا درمیابیم که نماز معیاری است که قبولی اعمال دیگر را نیز می توان با آن سنجید. پس اگر نماز قبول باشد، کارهای خوب دیگر نیز قبول است. و اگر مردود باشد، چنان بر می آید که اشکال ریشه ای در اعمال وجود دارد.
برای مثال: آمپرهای یک وسیله نقلیه، نشان دهنده ی سلامت و یا اشکال در کار موتور آن وسیله است. نماز نیز نشان دهنده سلامت اعمال و یا خرابی دیگر اعمال است. اگر کسی نتوانسته است نماز خود را از ریا و سمعه دور نگه دارد، قادر خواهد بود در بقیه عبادت ها و کارها نیز این ویژگی را حفظ کند؛ چون نماز وظیفه ای است که شبانه روز با آن مرتبط هستیم. بنابراین نماز شاخصی است که همه اعمال دیگر با آن سنجیده شده و محک زده می شود