اگرچه تمام جزئیات احکام شرعی در قرآن نیامده، همچنان‌که کیفیت نماز و تعداد رکعات آن در قرآن بیان نشده؛ امّا در مورد روزه باید گفت؛ مقدار، ماه و روز آن در قرآن به طور روشن بیان شده است، آن‌جا که می‌فرماید:
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ...»؛ ماه رمضان ماهی است که در آن، قرآن براى راهنمایى مردم نازل شده است که دارای نشانه‏‌هاى هدایت، و معیارهای شناخت حق از باطل است. پس هر کس از شما که این ماه را دریابد باید آن‌را روزه بدارد.
و روشن است که یک‌ماه، 29 روز و یا 30 روز است و ضمیر موجود در «فلیصمه» هم به «شهر رمضان» یعنی ماه رمضان برمی‌گردد.
جالب این‌جا است که قرآن کریم در این مورد حتی مقدار زمان روزه در روز را هم معین کرده است: «وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْل‏»؛ بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح و جدا شود براى شما رشته سفید از رشته سیاه از فجر سپس روزه را تا شب‏ به پایان رسانید.
«معدودات» جمع «معدوده»، از ریشه «عدد» به در لغت به معنای شمرده‌شده، و حساب‌شده آمده است. و این‌که قرآن در یک مورد از «ایام معدود» سه روز تشریق را اراده کرده، دلیل بر آن نمی‌شود که در موارد دیگر نیز همین معنا مراد باشد. به عنوان مثال در داستان بنی‌‌اسرائیل راجع به دوستی آنها با خدا و عذاب نشدن در قیامت مگر مقدار کمی از زمان، می‌فرماید: «وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَیَّاماً مَعْدُودَةً...»؛ در این‌جا قطعا مراد از «ایام معدوده» سه روز و یا شش روز نیست، بلکه منظور یهود این بود که جهنم برای ما ابدی نیست، و مقدار زمان آن نسبت به دیگران کم است و ما تا ابد در جهنم عذاب نخواهیم شد. چنان‌که در جای دیگر در داستان برادران حضرت یوسف(ع) فرمود: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ»،(و وى را به بهایى ناچیز، چند درهم فروختند). در این‌جا نیز هیچ مفسری نگفته است که برادران یوسف او را به سه درهم فروختند، بلکه منظور از «چند درهم»، برای فهماندن اندک‌بودن دریافتی آنها در برابر ارزش یک انسان است.
دلیل دیگر بر این‌که منظور از ایام معدود در قرآن سه روز نیست، این آیه است: «وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ»؛ که منظور مقدار معین از زمانی است که اجل و مقدارش نزد خدا معلوم و مشخص است.
ضمن آن‌که از قول مقاتل گفته شده است که منظور از تمام معدودات و معدودة در قرآن کمتر از چهل روز است.
این‌که ادعا شده است وجوب سه روز روزه رمضان توسط صاحب تفسیر المیزان و ابن کثیر نیز مطرح شده است، باید گفت که هیچ‌یک از این دو مفسر بزرگ چنین ادعایی نکردند، اتفاقا بر عکس آن چیزی که به علامه طباطبائی نسبت داده شده، وی معتقد است:
نکره آمدن «ایام» و اتصاف آن به صفت «معدودات» براى آن است که بفهماند تکلیف نامبرده ناچیز و بدون مشقت است، تا به این وسیله مکلف را در انجام آن دل و جرأت دهد، و از آن‌جا که آیه «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ...»، بیان ایام است، قهرا مراد از ایام معدودات، تمام ماه رمضان خواهد بود، نه تنها مقداری از آن
البته، ایشان به بررسی و ارزیابی نظری می‌پردازد که در برخی کتب تفسیری مطرح شده و بیان می‌دارد که مسلمانان در ابتدا مانند اهل کتاب، سه روز از هر ماه را روزه می‌گرفتند و آیه 184 که به ایام معدودات اشاره می‌کند ناظر به همان سه روز است؛ اما آیه 185 آن‌را نسخ کرده و به جای 36 روز در طول سال، 30 روز پیاپی در ماه رمضان را واجب نموده است. مرحوم علامه به نقد این نظر پرداخته و معتقد است که حتی آیه 184 و عبارت «ایاما معدودات» نیز در مورد روزه سه روز نبود، بلکه هر دو آیه به روزه کامل ماه رمضان اشاره می‌کند.
به هر حال، حتی اگر آن نظر را هم پذیرفته و آیه 184 را مربوط به روزه سه‌روز بدانیم، باید دانست که معتقدان به آن نظر نیز بر این باورند که روزه سه‌روز با آیه 185 نسخ شده است؛ از این‌رو هیچ مفسر، فقیه و تاریخ‌دانی این ادعا را مطرح نمی‌کند که در سال‌های پایانی زندگی پیامبر اکرم و بعد از رحلت حضرتشان، مسلمانان تنها بخشی از رمضان را به عنوان روزه واجب می‌گرفتند و این واقعیت به اندازه‌ای متواتر است که اگر آن‌را نپذیریم، اساسا نمی‌توانیم به هیچ واقعیت تاریخی دیگری باور داشته باشیم!
از این‌رو از فرد و یا افرادی که مدعی سه‌روز بودن روزه ماه رمضان هستند، خواهشمندیم که حتی یک سند از میان کتاب‌های تاریخی، تفسیری و روایی معتبر شیعه و اهل‌سنت ارائه کنند که بعد از نزول آیه 185 سوره بقره، مسلمانان در وجوب روزه کامل ماه رمضان تردیدی به خود راه داده‌ باشند، و یا آن‌که پیامبر(ص) سه روز از رمضان را به عنوان واجب روزه گرفته، و روزهای دیگر آن‌را مستحب اعلام کرده باشد!
اما در مورد این‌که چرا در ادیان دیگر شرایط روزه راحت‌تر است باید گفت:
اولا: قانون‌گذار در تمام ادیان الهی یکی است، و تشریع و وجوب احکام در تمام ادیان الهی از جانب خداوند است.
ثانیا: با توجه به این‌که دین اسلام نسبت به ادیان گذشته، دین کامل و جامعی است؛ از این‌رو احکامش نسبت به احکام سایر ادیان تفاوت می‌کند که در این تفاوت‌ها گاهی شاید تکلیف سخت‌تر و گاهی نیز آسان‌تر باشد که در هر حال تصمیم خداوند است.
ثالثا: اگرچه شاید امروزه با توجه به تحریفاتی که در ادیان سابق به وجود آمده، پیروان دیگر ادیان، عبادت روزه را با مقدار و شرایطی آسان‌تر برگزار می‌کنند؛ امّا بر اساس برخی منابع روایی، روزۀ اهل کتاب تا زمان پیامبر اسلام(ص) بیشتر از مسلمانان بود.
در همین راستا، امام حسن(ع) نقل می‌کند که روزی فردی یهودی خدمت پیامبر اسلام(ص) رسید و مسائلی را پرسید که از جملۀ آن، این بود که چرا خداوند روزه را بر امّت تو سی روز قرار داد؛ اما در امت‌های دیگر بیشتر؟ ...