International Web Of Salam (Islamic Republic of Iran)

آیا عادلانه است طبق برخی احادیث قبولی کلیه اعمال، به نماز وابسته باشد؟

اگر معنای درست این حدیث درک نشود، این اشکال وارد است؛ ولی اگر دقت گردد و معنای عمیق حدیث به درستی فهمیده شود، خواهید دید که این معیار کاملا عادلانه است. توضیح این که: نماز مقبول، شرایطی دارد؛ از جمله اینکه مکان، لباس و آب وضو و غسل غصبی نباشد. بنابراین نماز با تمام زندگی انسان مرتبط است؛ یعنی، شاخصی است که می توان مطلوب بودن و الهی بودن یک زندگی را با آن سنجید.
اگر درآمد کسی طیب و حلال نباشد و با آن درآمد، خانه و لباس و غذا تهیه کند، آیا نمازش قبول است؟
آیا انفاق از آن مال و یا به زیارت و حج رفتن با آن مال، قبول درگاه الهی قرار می گیرد؟
از همین جا درمیابیم که نماز معیاری است که قبولی اعمال دیگر را نیز می توان با آن سنجید. پس اگر نماز قبول باشد، کارهای خوب دیگر نیز قبول است. و اگر مردود باشد، چنان بر می آید که اشکال ریشه ای در اعمال وجود دارد.
برای مثال: آمپرهای یک وسیله نقلیه، نشان دهنده ی سلامت و یا اشکال در کار موتور آن وسیله است. نماز نیز نشان دهنده سلامت اعمال و یا خرابی دیگر اعمال است. اگر کسی نتوانسته است نماز خود را از ریا و سمعه دور نگه دارد، قادر خواهد بود در بقیه عبادت ها و کارها نیز این ویژگی را حفظ کند؛ چون نماز وظیفه ای است که شبانه روز با آن مرتبط هستیم. بنابراین نماز شاخصی است که همه اعمال دیگر با آن سنجیده شده و محک زده می شود

وبگاه جهانی سلام

آیا بهتر نیست نماز را فرادا بخوانیم تا راحت باشیم و در نتیجه لذت بیشتری ببریم؟

نماز یک عبادت تک منظوره نیست؛ بلکه هندسه آن چند ضلعی است و به یک هدف خاصی محدود نمی شود.
اگر هدف نماز، تنها ذکر و معرفت بود، این پیشنهاد کاملا صحیح بود که با رفتن به کنج عزلت و گوشه نشینی و مراقبت فردی،بیشترمی توان آن حالات معنوی وعرفانی راتحصیل کرد،ولی نمازاسلام،نمازی است که دارای بعدی کاملا اجتماعی است.به همین جهت اصل در نماز،جماعت است«ضمایرجمع» درسوره حمد،شاهد مدعای ما است. پس بایستی با نمازدر جامعه،حرکت کرد و هنر این است که آدمی، به گونه ای باشد که در عین اشتغالات گوناگون، از ذکر خداوند غافل نگردد و همواره او را حاضر و ناظر ببیند و در حقیقت در همه احوال، مشغول به نماز باشد.
نماز اسلام، نماز ناهی از منکر و عمود برپایی خیمه دین است و چنین عبادتی، با گوشه گیری تحقق نمی یابد.
به گفته یکی از بزرگان دانش، «نماز فرادا» همانند آن است که هر شخصی در اتاق خود، چراغی داشته باشد که اگر خاموش شود از نور بی بهره خواهد بود؛ ولی ناز جماعت همانند آن است که در کنار هم هر کدام، چراغی داشته باشیم که در هر صورت خاموش شدن یک یا چند مورد از آن، نور از بین نمی رود و از نور دیگر بهره

وبگاه جهانی سلام

آیا نمی شود به جای نماز، خدا را در دل بخوانیم؟

نماز یک مجموعه چند منظوره است که بدون انجام دادن آن، اهداف مشخص شده تأمین نمی گردد.
اگر هدف نماز، تنهاو تنها یاد خدا بود؛ این کار با راز و نیاز و خلوت دل نیز حاصل می شد؛ ولی علاوه بر هدف یاد شده، کارکردهای فراوان دیگری در نماز هست که تنها در پرتو نماز می توان آنها را محقق ساخت.
1-طهارت و پاکیزگی (وضو، غسل، لباس پاک و مکان پاک)
2-رعایت به حلال و حرام و کسب حلال(مکان مباح، آب مباح و لباس مباح).
3-توجه به زمان، وقت و فرصتها( اوقات نماز).
4-توجه به اصول اعتقادی( اصول مطرح شده در سوره حمد و...).
5-توجه به الگوها و نمونه ها( انعمت علیهم، عباد الله الصالحین...).
6-اعلام و شعار( اذان و اقامه).
7-وحدت و همدلی (نماز جماعت، نمازهای جمعه و عید).
8-نشاط (ارتباط با آب در وضو و غسل).
9-نظم و انضباط ( که در تمامی اعمال نماز از اذان تا وضو و رکعات ملحوظ است).
10-تحرکات بدنی ( قیام، رکوع و سجده).
آنچه گفته شد، تنها بعضی از آثار نماز و کارکردهای آن است؛ حال آیا می توان گفت که تنها در گوشه ای خزیدن و به یاد خدا بودن از نماز کفایت می کند؟

وبگاه جهانی سلام

چرا پیامبر(ص) در نماز بر خودش صلوات می فرستاد؟

الف) پیامبر(ص) موظف بود نماز را همانگونه که خداوند امر فرموده است ، به جای آورد و یکی از اعمال و اذکار نماز نیز « سلام » است که پیامبر(ص) مثل سایر مسلمانان ، عمل می کرد . بر این اساس پیامبر(ص) و دیگر مردم در احکام الهی مساوی اند
ب) قرآن کریم نیز می فرماید: « ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما » ؛ « خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند. ای کسانی که ایمان آورده اید ، بر او درود فرستید و به فرمانش به خوبی گردن نهید ».
پیامبر(ص) خود در رأس مومنان و اولین ایمان آورندگان است و از دیگران اولاتر است که بر خود به عنوان پیامبر خدا سلام و درود بفرستد. قرآن مجید می فرماید: « آمن الرسول بما انزل الیه من ربه » ؛ « پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ایمان آورده است ». از آنجایی که رسول اکرم(ص) خود مومن است و آیه قبلی شامل خود آن حضرت نیز می شود که به مومنان دستور می دهد به پیامبر صلوات بفرستند بنابراین موظف به فرستادن صلوات و درود بر خود بود.
ج) پیامبر(ص) یک شخصیت حقیقی دیگر مانند مردم دارد و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خدا و در این موارد جهات و حیثیات متفاوت است ؛ یعنی ، مقام رسالت و شخصیت حقوقی پیامبر(ص) را همه باید پاس داشته و احترام بگذارند. این مسئاه از چنان اهمیتی برخوردار است که شخصیت حقیقی پیامبر(ص) نیز از این وظیفه مستثناء نیست

وبگاه جهانی سلام

چرا در دعا و قنوت نماز دست ها را به سوی آسمان بلند می کنیم ؟ مگر خداوند جهت خاصی دارد؟

وقتی انسان مقابل خداوند خود – که غنی مطلق است- قرار می گیرد، باید بهترین شیوه را به کار ببرد. در این صورت دست ها را به طرف بالا می گیرد و درخواست خود را مطرح می کند...
اما چرا به طرف بالا ؟ مگر خداوند در همه جا حضور ندارد ؟ بالا و پایین نسبت به ما است که روی زمین قرار داریم
!
فرضا اگر کسی روی کره ماه قرار گیرد، به نظرش می رسد که زمین بالای سر او قرار گرفته است.بنابراین بالا و پایین امری نسبی است.
حالت روی روانی انسان، طوری است که چیزهای نفیس و معنوی را به بالا نسبت می دهد و از بالا تقاضا می کند و کسانی را که مقام عالی تری دارند، بالا دست قرار می دهد. سر انسان که محل درک شعور، عقل و مرکز فرماندهی بدن است، در بالاترین نقطه قرار دارد. قرآن نیز فرموده است: «رزق شما در آسمان است.
حضرت علی(ع) در پاسخ همین سوال فرموده اند: « وقتی از نماز خارج شدید، دستانتان را به طرف آسمان بالا ببرید و دعا کنید. ابن سباء سوال کرد: مگر خداوند در همه مکان ها نیست؟ حضرت فرمود : درست است.سوال کرد: پس چرا دستمان را به سمت آسمان بالا ببریم؟ حضرت فرمود: آیا قرآن نخوانده اید که فرموده است: « رزق شما و آنچه وعده داده شده اید، در آسمان است» پس از کجا باید رزق را طلب کرد؟ باید از موضع و جای رزق و آنچه که خداوند وعده کرده، طلب نمود که آسمان است

وبگاه جهانی سلام

فلسفه حجاب زنان در نماز چیست ؟ و چرا زنان باید در نماز پوشش داشته باشند ؟

الف) این خود نوعی تمرین مستمر و همه روزه برای حفظ حجاب می باشد و یکی از عواملی است که در پاسداشت دائمی پوشش اسلامی زن و جلوگیری از آسیب پذیری آن، نقش مهمی ایفا می کند.
ب ) وجود پوشش برای بدن و داشتن پوششی مخصوص برای نماز، توجه و حضور قلب انسان را بیشتر می کند و از الفات ذهن به تجملات و چیزهای رنگارنگ می کاهد و ارزش نماز را صد چندان می کند.
ج ) داشتن پوشش کامل در پیشگاه خداوند، نوعی ادب و احترام به ساحت قدس ربوبی است. از این رو برای مرد نیز دربرداشتن عبا و پوشاندن سر در نماز، مستحب است.
افزون بر آن، حکم پوشش در نماز، با حفظ حجاب در برابر نامحرم تفاوت هایی دارد و با آن قابل مقایسه نیست؛ مثلا پوشاندن روی پا در برابر نامحرم واجب است؛ ولی در نماز – بدون حضور نامحرم – واجب نیست

وبگاه جهانی سلام

خداوند مکان ندارد و در جهت خاصی نیست ؛ پس چرا باید به سمت قبله نماز بخوانیم ؟

بدون تردید خداوند مکان ندارد ، چون مکان داشتن نشانه نیاز و محدودیت است و خداوند غنی مطلق است و به هیچ چیز و هیچ کس، نیازی ندارد. خداوند در همه جا و یا همه کس و همه چیز هست: « فأینما تولوا وجه الله » «به هر جهت رو کنید، آنجا روی به خداوند است(در برابر خداوند قرار دارد)»
از این مقدمه چنین نتیجه گرفته می شود که «قبله» نیست که خداوند در آن سمت قرار دارد. پس فلسفه قبله، رو کردن به سمت خداوند نیست؛ چون خداوند جهت خاصی ندارد. « الا انه بکل شیء محیط »2؛ «او بر همه چیز احاطه دارد».
بنابراین فلسفه تغییر قبله را باید در جای دیگر جستو جو کرد.
خداوند جهت ندارد؛ ولی ما انسانها در زندگی و حیات مادی و معنوی خود، نیازمند جهت هستیم و قبله، تعیین کننده جهت حرکت مسلمانان در طول تاریخ بوده و هست. اگر فرض کنیم که نماز بدون قبله بود، چه اتفاقی می افتاد؟ هر کس به سمتی نماز می خواند و همین امر موجب می شود تا عده ای، جهتی را ترجیح بدهند و دیگران را نیز به آن دعوت کنند؛ مثلا عده ای به مشرق، برخی به مغرب، گروهی به شمال، برخی به جنوب و... این موضوع خود عاملی برای تفرقه و نزاع و درگیری می شود؛ حال آنکه اکنون نماز صفوف را متحد و یکپارچه می کند. علاوه بر این می توان فلسفه قبله را در موارد زیر دسته بندی کرد:
1-توجه به خانه توحید و به نداگر یکتا پرستی حضرت ابراهیم(ع).
2-توجه به زادگاه و خاستگاه دعوت توحیدی پیامبر(ص).
3-توجه دادن به اولین بنا و معبد روی زمین.
4-وحدت بخشی به صفوف مسلمانان.
5-ایجاد روح جامعه پذیری و الفت در بین مسلمانان و جوامع اسلامی.
6-ایجاد هویت مستقل فرهنگی در جامعه اسلامی.

وبگاه جهانی سلام

ما مسلمانان اعتقاد داریم اولین سوال در آن دنیا نماز است ،هرکس نمازش قبول است به باقی اعمال رسیدگی می‌کنند. پس تکلیف یک آفریقایی، امریکایی و ... که از نماز نشنیده و یا مسیحی است چیست؟

دین اسلام نیز مانند هر بنا و ساختار دیگری بر اساس «اصول و فروع» استوار شده است و نماز یکی از فروع دین و البته از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، تا آنجا که فرمود‌ه‌اند «هر چیزی صورتی دارد و صورت دین اسلام، نماز است» و یا «نماز ستون دین است».
الف – با توجه به نکته‌ی فوق، معلوم می‌شود که ابتدا از اصول و در رأس آن سؤال می‌شود. چنان چه تصریح شده و می‌دانیم که اولین سؤال «من ربّک – پروردگارت کیست؟» می‌باشد. و دقت شود که پرسیده نمی‌شود خالقت کیست؟ بلکه پرسیده می‌شود «ربّ تو کیست؟» یعنی در طول زندگی چه کسی را صاحب اختیار و تربیت کننده‌ی امورت می‌شناختی؟ فرعون زمان، طاغوت‌ها، شهوت، ثروت ... و یا الله جل جلاله؟ و پاسخ نیز با جمله‌باقی نخواهد بود، بلکه منطبق با واقعیت شخص خواهد بود.
ب – این که فرموده‌اند سؤال اول از نماز است و اگر قبول شد به مابقی اعمال رسیدگی می‌گردد، پس از گذر از اصول است. یعنی این سؤال به مسلمان مربوط می‌شود که مدعی است خدا، نبوت، معاد، عدل و امامت را قبول کرده است. وگرنه معلوم است کسی که اصل را قبول نداشته، فرع را به نحو شدیدتر نمی‌شناخته و قبول نداشته است.
در ضمن چنین نیست که پس از نماز به بقیه‌ی اعمال رسیدگی شود، بلکه همه‌ی اعمال ریز و درشت همگان مورد بازخواست (نتیجه‌ی اخروی) است. بلکه بدین معنا بیان شده است که سایر اعمال خوب مسلمان، به شرط قبولی نمازش قبول می‌گردد و بسیاری از اعمال بد، به خاطر نماز بخشوده می‌شود.

نماز «الصلوة»، یعنی «وصل شدن به خدا»، بدیهی است کسی که وصل نبوده، منقطع بوده است و در آخرت نیز از رحمت خاصه‌ی الهی محروم و منقطع خواهد بود.
ج – اما راجع به دیگران، مانند کسانی که در بلاد غیر اسلامی زندگی کرده و اصلاً از اسلام شناخت صحیحی نداشته و یا نشنیده‌اند، چه رسد به نماز یا سایر احکام، باید دقت شود که همگان در محضر حق‌تعالی که خالق، رب و مبدأ و مقصد خلقت است ایستاده و از ناحیه‌ی او مورد سؤال و سپس ثواب یا عقاب قرار می‌گیرند و او به حال بندگانش کاملاً آگاه است و عادل و رحمان و رحیم است.

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ» (13)
ترجمه: اى مردم ما شما را از مردى و زنى بیافریدیم، و شما را شعبه‏ها و قبیله‏ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید [و با هم آشنا شوید]. بیگمان گرامى‏ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. [و] خدا داناى آگاه است‏.
خداوند متعال نه تنها به همه‌ی احوال و اعمال کلیه‌ی مخلوقاتش و از جمله انسان آگاه است، بلکه به نوع دیدگاه، بصیرت و چگونگی و چرایی آن نیز علم و بصیرت دارد:

«لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ» (الأنعام، 103)
ترجمه: دیدگان، او را درک نمى‏کند ولى او دیدگان را درک مى‏کند و او لطیف و دانا است‏.
پس،‌ از یک سو او آگاه، بصیر، عادل و رحمان و رحیم است و از سوی دیگر کسی نمی‌تواند بهانه‌آورده، توجیه کند و یا فریب دهد. به فرموده‌ی امام حسین علیه‌السلام: خدا راجع به بهشتش گول نمی‌خورد.
اعتقاد به خداوند متعال، فقط دعوت اسلام نیست، بلکه دعوت همه‌ی انبیای الهی و منطبق با حکم عقل و فطرت است. پس اگر از مسیحی سؤال شد: چرا مسیح (ع) را که بنده‌ی من بود و برای دعوت شما به توحید فرستاده شده بود، «اب، ابن و روح‌القدس – پدر، پسر و روح‌القدس» گرفتید و او را خدا فرض کردید و برای خدا مقام پدری قائل شدید و برای او فرزندی در نظر گرفتید و این پدر و فرزند را یکی دانستید؟ راه فرار ندارد و نمی‌تواند بگوید: چون جامعه‌ی ما مسیحی بود. چرا که «عقل» این همه تناقض بی‌معنا را نمی‌پذیرد. چنان چه در اسلام نیز اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست.
د – خداوند متعال، علیم، حکیم و بصیر، عادل نیز هست، لذا از هیچ کس بیش از آن چه به او داده انتظاری نداشته و سؤالی نمی‌نماید. چنان چه فرمود:
«لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَت‏ ...» (البقرهة 286)
ترجمه: خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایى او (و روز جزا) نیکى‏هاى هر شخصى به سود خود او و بدیهایش نیز به زیان خود او است...
پس اگر کسی مدعی شد که خبری از اسلام نداشته، معلوم می‌شود که راست می‌گوید یا خیر؟ اصلاً او که از بسیاری چیزها خبر به دست آورده، می‌توانسته خبری به دست آورد یا خیر؟
بدون شک یک امریکایی یا اروپایی که مدعی حقوق بشر است و حتی برای احقاق حقوق سگش در جامعه‌ی انسانی، تلاش می‌کند و حتی وکیل می‌گیرد و از او مراقبت می‌کند، نمی‌تواند بگوید از کشته شدن انسان‌های بی‌گناه بی‌اطلاع بوده یا اصلاً نمی‌دانسته که او هم حقوقی دارد.
خداوند متعال خوبی و بدی هر کسی را نیز به خودش الهام کرده است. لذا همگان با جهل، ظلم، جنایت، غارت، تجاوز، تبعیض، فساد و فحشا مخالفند. از این روست که اگر از دزد بدزند، با ظالم ظلم کنند، در حق جانی جنایتی روا دارند، به حقوق یک متجاوز تجاوز کنند و علیه مفسد فسادی انجام دهند، مخالفت می کند.

«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّئهَا * فَأَلهَْمَهَا فجُُورَهَا وَ تَقْوَئهَا»(الشمس، 7 و 8)
ترجمه: و سوگند به جان آدمى و آن کس که آن را با چنان نظام کامل بیافرید * [و در اثر داشتن چنان نظامى] خیر و شر آن را به آن الهام کرد.
پس، از غیر مسلمین نیز ابتدا از اصول اعتقاداتشان سؤال می‌گردد، چرا که رفتار هر کسی نیز به تناسب اهداف اوست. و در مورد فروع رفتارها و اعمال نیز دست خدا بسته نیست، بر هر کسی به حد ظرفیتش اتمام حجت نموده و به همان حد از او می‌خواهد.

وبگاه جهانی سلام

چرا ما باید نماز بخوانیم؟

وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند. رسول گرامی اسلام(ص) در روایتی که در امالی صدوق، ص 641 آمده، فرمودند: «الصلاة عمود الدِّین. . . فَان قُبِلَت قُبِلَ ما سواها و ان رُدَّت رُدَّ ما سواها،نماز پایه دین است که اگر مقبول درگاه الهی قرار گیرد، سایر حسنات و اعمال انسان نیز پذیرفته است و اگر مقبول واقع نشود همه حسنات و اعمال دیگر مردود است» که بر این اساس، نوشتار ذیل در بخش ها و شماره های گوناگون با عنوان «حقیقت نماز» تقدیم حضور علاقمندان خواهد شد.
فلسفه نماز در قرآن و اسلام چیست؟
عبادت، وسیله تکامل و سعادت ماست و دستور خداوند به نماز، نوعی لطف و رحمت و راهنمایی است که ما را به کمال می رساند؛ مثلا وقتی پدر و مادر، فرزندشان را به درس خواندن امر می کنند، به سود خود فرزند است و سعادت او را می خواهند و این امر از روی محبّت به فرزند است و گرنه به درس خواندن او نیازی ندارند.
آیات و روایات، فلسفه و حکمت تشریع نماز را بیان کرده اند:
1- یاد خدا: «وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکرِی، نماز را برپا دار تا به یاد من باشی»
2- بازداشتن از گناه و زشتی ها:«إِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکر، همانا نماز (انسان را در دنیا) از زشتی ها و گناه باز می دارد».
3- پاکیزگی روح:«. . . إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیبِ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ مَن تَزَکی فَإِنَّمَا یتَزَکی لِنَفْسِۀوَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ ،تو تنها کسانی را که از پروردگارشان در نهان می ترسند و نماز برپا می دارند، هشدار می دهی و کسی پاکیزگی جوید تنها برای خود پاکیزگی می جوید».
4- وَ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَکبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَشِعِینَ ، از شکیبایی و نماز یاری جویید، و به راستی این کار گران است، مگر بر فروتنان.
5- پاک شدن از کبر و غرور؛ حضرت فاطمة(علیها السلام) می فرماید: «. . . و الصلاة تنزیهاً من الکبر. . .،خداوند نماز را واجب کرد تا مردم از کبر و غرور پاک شوند. . . ».
6- رستگاری:«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاَتِهِمْ خَشِعُونَ، به راستی که مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند».
در حدیثی آمده است: نقش نمازهای پنج گانه برای امت من همانند نهر آب زلالی است که از مقابل خانه آنان می گذرد، اگر کسی روزانه پنج بار در این نهر شستشو کند، آیا به گمان شما باز هم بر بدن او آلودگی و پلیدی خواهد ماند؟!.
و در حدیثی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که نمازگزار به سمت قبله برای نماز می ایستد، خداوند رحمان و رحیم به او توجه ویژه می کند.
نماز روزانه انسان، اظهار تشکر و سپاس دائمی او از این همه نعمت و خوبی هایی است که خداوند به او داده است و نیز ثناگویی و تمجید انسان از این همه زیبایی و عظمت است که خداوند متعال دارد. هیچ کس برای تعریف و تمجید از یک گل زیبا که در طبیعت روییده است به شما اعتراض نمی کند، امّا اگر زیبایی آن را نبینی، نابینایت می شمرند و اگر ببینی و واکنش نشان ندهی و ستایش نکنی سرزنشت می کنند که چرا ذوق و احساس نداری و چقدر بددلی!
در مضمون بعضی احادیث آمده است که: «انسان در حال نماز با خدای خود نجوا و گفتگو می کند و اگر انسان لذت این گفتگو را بچشد، هیچ گاه از حال نماز خارج نمی شود». راستی چقدر لذت بخش است با خدای جهان آفرین به گفتگو و مناجات پرداختن! و روحی به عظمت تمام هستی یافتن و با خدای هستی هم سخن شدن

وبگاه جهانی سلام

تقدم منافع جامعه بر منافع فرد در هدفگذارى در قیام امام حسین - قسمت دوم

در نهضت عاشورا نیز این امر مد نظر است، به طورى که‏یکى از اهداف مهم قیام عاشورا اصلاح جامعه و برپاداشتن عدل و داد ذکر مى‏شود. امام حسین (ع) پیش از مرگ معاویه و آغاز قیام خویش، در اجتماع بزرگى از مردم کوفه خطبه‏اى ایراد مى‏کند که در بخشى از آن به امر به معروف و نهى از منکر و لزوم اجراى آن اشاره مى‏کند و مى‏فرماید:
خداوند ابتدا امر به معروف و نهى از منکر را واجب گردانید: زیرا مى‏دانست اگر این واجب انجام و بر پا گردد تمامى واجبات آسان و مشکل بر پا خواهد شد. چه آنکه امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام مى‏کند، علاوه بر اینکه رد مظالم و مخالفت‏با ظلم و تقسیم خمس و غنایم و گرفتن زکات از اهل آن و پرداختن به مستحقین رابه دنبال خواهد داشت

وبگاه جهانی سلام