International Web Of Salam (Islamic Republic of Iran)

آثار مخرب فیلم های ماهواره ای و شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خارج نشین - قسمت اول

۱) ترویج خشونت :
یکی از مهمترین و آشکارترین پیامدهای منفی فیلم ها و برنامه های شبکه های ماهواره ای،افزایش خشونت در جامعه است. تحقیقات مختلف روانشناسی با محوریت نظریه یادگیری مشاهده ای آلبرت بندورا نشان داده اند مشاهده صحنه های خشونت آمیز، گرایش به پرخاشگری را در بینندگان آن بالا می برد و این در حالی است که حجم قابل مشاهده برنامه های ماهواره ای به فیلم های سینمایی و سریال هایی اختصاص دارد که در آن صحنه های خشونت آمیز به طور مکرر تکرار می شود. سهل و آسان نشان دادن کشتار و قتل و هرگونه جنایت با سلاح سرد و گرم، ترس بیننده را فرو می ریزد؛ در واقع هنگامی که بیننده ساعت های متوالی، چنین برنامه هایی را می بیند، گویا در کلاس آموزشی ترویج خشونت قرار گرفته است. این تاثیرپذیری بر روی کودکان و نوجوانان بیشتر و قابل تامل تر است

وبگاه جهانی سلام

تقلید سبب انحطاط فکرى مى شود; زیرا جواز تقلید موجب مى شود که افراد به دنبال علم نروند و به صرف اینکه مجتهدى وجود دارد که مى توان از وى تقلید کرد، به دنبال علم و دانش نباشند

در پاسخ این شبهه مى توان گفت که تقلید ـ به معناى مراجعه به متخصّصان هر فنى ـ نه تنها موجب انحطاط فکرى نمى شود، بلکه موجب پیشرفت جامعه و دستیابى به اهداف مختلف علمى، دینى و مانند آن مى گردد. زیرا هیچ کس توانایى یادگیرى همه علوم را ندارد; بنابراین باید تنها به علم و یا علومى بسنده کند و با بهره گیرى از شیوه پیروى از متخصّصان هر فن، مابقى مشکلات خویش را حل نماید.
علاوه بر آن، باید بپذیریم که جمعى از مردم حتّى اگر بخواهند نیز نمى توانند در فروع دین ـ با آن عمق و گستردگى و دقت ـ مجتهد شوند; بنابراین، اگر از متخصّصان دینى پیروى نکنند، راهى براى انجام وظایف خویش ندارند

وبگاه جهانی سلام

روچیلدها و سلطنت پهلوی - قسمت پایانی

دومین دوران رسوخ صهیونیسم در ایران با ورود شاپور ریپورتر آغاز گردید که به‌عنوان عاملِ لرد روچیلد سوم به تعیین‌کننده‌ترین چهره جاسوسی غرب در دربار پهلوی بدل شد.
پیتر رایت می‌نویسد:
لرد ویکتور روچیلد با استفاده از دوستی‌اش با شاه ایران و اداره برخی از عوامل جاسوسی در خاورمیانه مانند سِر ریپورتر که رل تعیین‌کننده‌ای در عملیات خاورمیانه‌ای MI6 داشت، روابط خود را با دستگاه اطلاعاتی انگلستان حفظ می‌کرد.
پیتر رایت از شاپور ریپورتر به‌عنوان یک چهره مستقل اطلاعاتی که در رابطه با لرد ویکتور روچیلد عمل می‌کرد و ارتباطات او با MI6 از طریق روابط شخصی روچیلد و رئیس کل MI6 تأمین می‌شد، یاد می‌کند.
این شیوه ارتباط به‌وضوح نشان می‌دهد که در واقع شاپور ریپورتر پیش از آن‌که مأمور اینتلیجنس سرویس باشد، عامل درجهٔ اول سرویس اطلاعاتی صهیونیست‌ها بود!

 

وبگاه جهانی سلام

روچیلدها و سلطنت پهلوی - قسمت دوم

با تأسیس دولت غاصب اسرائیل، عوامل ایرانیِ بریتانیا به‌سود اسرائیل وارد صحنه شدند. ویلیام شوکراس در کتاب «آخرین سفر شاه» می‌نویسد:
در ١٩۴٨ که دولت اسرائیل تأسیس شد، ایران به یهودیان عراقی که برخلاف یهودیان ایرانی مورد سرکوب قرار گرفته بودند، اجازه داد از طریق ایران به اسرائیل فرار کنند.
در این هنگام یکی از وظایف اصلی موساد این بود که مهاجرت یهودیان به اسرائیل را تسهیل کند. دولت ایران به مأموران موساد اجازه داد در تهران فعالیت کنند، یعنی به‌عبارت دیگر از بدو تأسیس دولت اسرائیل، ایران از اعراب حمایت لفظی می‌کرد و به اسرائیل کمک پنهانی می‌داد.
از اسناد بایگانی اسرائیل معلوم می‌شود که اسرائیل شناسائی دوفاکتوی خود را [در دی ١٣٢٨ / ژانویه ١٩۵٠] با پرداخت رشوه قابل توجهی به محمد ساعد نخست‌وزیر وقت ایران به‌دست آورد.
نخست‌وزیر، مطالبهٔ ۴٠٠هزار دلار کرد تا موافقت هیئت وزیران را جلب و شاه را متقاعد سازد که شناسایی دوفاکتوی اسرائیل خدمت به منافع ملی ایران است!

وبگاه جهانی سلام

روچیلدها و سلطنت پهلوی - قسمت اول

بررسی امپراتوری نامرئی روچیلدها و سیطره آن بر همه شئون دنیای غرب، جایگاه تعیین‌کننده صهیونیسم را در تنظیم سیاست‌های خاورمیانه‌ای قدرت‌های اصلی غرب نشان می‌دهد.
استراتژی صبورانه روچیلدها به‌منظور تأسیس تمدن بزرگ یهود در خاورمیانه از نیمه قرن نوزدهم آغاز شد و به‌سوی هدف خود گام‌هایی خاموش و سنجیده برداشت.
ایران در استراتژی روچیلدها جایگاه اساسی داشت و لذا می‌توانیم صعود سلطنت رضاخان را گامی از سوی صهیونیسم به‌منظور تأمین شرایط لازم برای تأسیس تمدن یهود در خاورمیانه ارزیابی کنیم.
این گام توسط اردشیر ریپورتر به فرجام رسید و رژیمی ضداسلامی و لائیک استقرار یافت که وظیفه داشت با سرکوب فرهنگ اسلامی مردم ایران، این نیروی عظیم را از منطقه خاورمیانه بیگانه و منزوی سازد. هم‌زمان در خاورمیانه عربی نیز رژیم‌های پوشالی و خلق‌السّاعه تأسیس گردید.
در بطن این محیطِ مناسب بود که توسط روچیلدها «اسکان یهودیانِ فقیر اروپا در فلسطین» توسعه یافت و سرانجام، در سال ١٩۴٨م، با مداخلهٔ آمریکا و انگلیس تحت پوشش سازمان ملل به تأسیس  دولت اسرائیل، به‌عنوان کانون اولیه «تمدن بزرگ یهود» انجامید.

وبگاه جهانی سلام

تقلید یک بدعت است مردم خودتان حدیث و قرآن بخوانید چون ائمه طبق فهم مردم صحبت کرده‌اند مگر عالم هرقدر هم علم داشته باشد معصوم است؟

 اینکه قرآن و احادیث مطابق با فهم مردم بوده سخن صحیحی است، اما کدام مردم؟ قرآن و احادیث به زبان عربی آن هم عربیِ ۱۴۰۰ پیش صادر شده است. فهم معنای الفاظ در بیش از هزار سال پیش، تشخیص معنای حقیقی از مجازی، احادیث صحیح از جعلی، شناخت معنایِ احادیث به ظاهر متعارض، تعیین راه حل احادیث واقعاً متعارض، تطبیق مسائل با قواعد و ادله قرآنی و روایی و عقلی، شناخت عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و.... مباحث زیادی دارد که برای کسب تخصص و مهارت لازم،نیاز به مطالعات گسترده دارد و طبیعتاً همه‌ی مردم نمی‌توانند کار و زندگی خود را تعطیل کنند و به تعلیم و تعلم در این مباحث بپردازند همانطور که سایر رشته‌های علمی نیز چنین است.
به همین دلیل عقل حکم می‌کند که در هر رشته‌ای عده‌ای به مطالعه‌ی تخصصی بپردازند و دیگران در صورت نیاز به آن متخصص مراجعه کنند. علوم دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
خود قرآن نیز همین روش عقلانی را تایید کرده و می‌فرماید:
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَآفَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوٓا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
و مؤمنان را نسزد که همگی [برای کسب علم] کوچ کنند؛ اما چرا از هر جمیعتی گروهی کوچ نمی‌کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، آگاه سازند؟ (توبه/ ۱۲۲)
بنابراین هم عقل و هم قرآن کریم و هم برخی روایات (مانند حدیث فاما الحوادث الواقعة ...) منشأ پیدایش مرکزی علمی است که در آن به این نیاز دین‌داران پرداخته شود که امروزه به آن حوزه علمیه گفته می‌شود 

وبگاه جهانی سلام

چرا نظرات مراجع تقلید در مورد یک مساله متفاوت است؟ مگر اسلام یکی نیست؟ - قسمت دوم

1.تقلید به دو نوع پسندیده و ناپسند تقسیم میشود. نوع اول: پیروی جاهِل از عالِم، مانند تقلید از مراجع دینی که مورد تاکید آیات و روایات بوده و نزد عقلا نیز امری ممدوح است. نوع دوم: پیروی جاهل از جاهل، عالم از جاهل که مورد مذمت قرآن، سنت و عقلا است. درآیه 36/ اسراء، فقط تقلید کورکورانه مورد مذمت قرار گرفته است.
2.زندگانی هر انسان دارای محدودیت های مختلفی است که تخصص در همه علوم مورد نیاز را ، برای او غیر مقدور می سازد. پیروی ازمجتهدین و فقهاء نه تنها امری ناپسند نیست بلکه نشان از درک واقعیات مورد تاکید در قرآن، سنت و مورد اتفاق همه عقلا دارد و راهی است برای اطمینان از صحت انجام تکالیف الهی.
3.باتوجه به تفسیرآیه نفر (توبه/122) و این نکته که اجتهاد در فقه و استنباط و استخراج احکام شرعی از منابع دینی (قرآن و سنت)، مستلزم تحمل سالها سختی، تلاش مستمر و یادگیری چندین رشته تخصصی از قبیل ادبیات عرب،منطق، فقه،اصول،رجال،درایه،حدیث و تفسیر در حد مطلوبی میباشد، مسلما عده ای اندک میتوانند مجتهد شوند. لذا رجوع افراد عادی به قرآن و سنت بدون طی کردن مراتب علمی فوق، نتیجه ای جز برداشتهای نادرست از قرآن و روایات را در پی نخواهد داشت

وبگاه جهانی سلام

چرا نظرات مراجع تقلید در مورد یک مساله متفاوت است؟ مگر اسلام یکی نیست؟ - قسمت اول

اسلام، دینی است شریف که از دو منبع اصلی قرآن و سنت (روایات صحیحه) برداشت می شود. در زمان حیات پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، زمانی که در فهم صحیح یک حکم شرعی و یا اعتقادی، مشکل و شبهه ای ایجاد می شد، پیامبر اکرم به عنوان منبع متصل به وحی، از حقیقت ماجرا با خبر شده و آن را برای مردمان مشخص و واضح می کردند.
بعد از شهادت پیامبر اکرم، امامان دوازده گانه وظیفه این مهم را برعهده داشتند؛ آنان نیز به عنوان امامان دارای علم غیب، و آگاه به امور دینی، اقدام به پاسخگویی و رفع شبهات و معضلات دینی می بودند. این سلسله ادامه داشت تا زمانی که امام دوازدهم صلوات الله علیه از دید مردمان غایب شدند و دسترسی به ایشان دیگر امکان نداشت.
در این زمان بود که مومنین برای فهم صحیح از دین، دو راه کلی در مقابلشان باز بود؛
اول: اجتهاد از قرآن و روایات
دوم: سوال از علما و راهنمایی گرفتن از متخصصی دین (تقلید)
راه اول به جهت سختی های فراوان و نیاز به تخصص در دین؛ کار ساده و آسانی نبوده و از توان هر شخصی برنخواهد آمد. اما راه دوم، راهی است معمول و ساده که عقلا و شرعا تجویز شده است.
در این بین، علمای متخصص دین، در فهم دین، درجات مختلفی دارند؛ برخی از یک روایت، یک معنای ظاهری برداشت می کنند، برخی دو معنا و برخی چندین معنا در بطن آن. نسبت به قرآن کریم نیز همین مساله صادق است، قرآن کریم معجزه الهی و دارای بطون عمیق می باشد؛ که فهم آن بر هر شخصی ممکن نیست.
علماء اسلام، نسبت به تخصص و علم و آگاهی خود، به فهم و استنباط از ادله شرعیه (قرآن و روایات) پرداخته اند و به علت برخی اختلافات علمی، اختلاف در فتاوا مشهود است
فرضا ممکن است یک راوی، نزد یک عالم شخص قابل اعتمادی باشد و شخص عالم دیگر، مذموم و غیر قابل اعتماد. و یا عالمی، یک اصل از اصول فقهی را قبول داشته باشد و دیگری خیر. و یا در معنی یک کلمه در علم لغت بین علما، اختلاف باشد. همه این مسائل می تواند  به اختلاف در حکم شرعی بیانجامد.
بنابراین در کوتاه سخن می گوییم، اختلافات در احکام فقهی علماء، ریشه در نوع برداشت و مسلمات مقدماتی مراجع تقلید دارد و نه در چندگانگی دین اسلام. یقینا دین اسلام یکی است و حکم شرعی نمی تواند دو صورت باشد؛ ولی به جهت عدم دسترسی ما به منبع یقینی و همچنین نوع برداشت های مختلف و اختلافات علمی، با احکام مختلف روبرو خواهیم شد.
و در این باره باید تذکر داده شود که اختلافات فقهی، همیشگی نیستند و در همگانی نخواهند بود؛ بلکه در چند باب فقهی و در چند مساله قابل شمارش، اختلافاتی بین علماء پیش آمده است

وبگاه جهانی سلام

نظر اسلام در مورد امل و آرزو چیست؟ آیا نگاه مثبتی دارد یا منفی؟ و آیا مقام رضا و قناعت مانع از تحرک و تلاش و برنامه‌ریزی برای آینده نمی‌باشد؟ - قسمت دوم

- پس هدف نهایی باید خودش کمال محض باشد و سلسله‌ی آروزها، به او ختم شود. مؤمن، او را هدف غایی می‌گیرد و هر آرزویی که می‌کند و هر کاری که انجام می‌دهد، برای تقرب به کمالی است که خودش ناقص و فانی نباشد، یعنی تقرب به خدا.
دقت کنیم که خداوند متعال، به بنده‌اش، ابراهیم خلیل علیه السلام، چگونه این معارف ژرف و معنای بلند را در یک جمله تعلیم می‌دهد؟
« قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُکِى وَمَحْیَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِینَ * لَا شَرِیکَ لَهُۥ ۖ وَبِذَٰلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلْمُسْلِمِینَ » (الأنعام، 162 و 163)
ترجمه: بگو: «در حقیقت، نماز من و [سایر] عبادات من و زندگى و مرگ من، براى خدا، پروردگار جهانیان است * همتایی برای او نیست؛ و به همین مأمور شده‌ام؛ و من نخستین مسلمانم! (تسلیم شده‌ترین هستم)»
با این هدفگزاری صحیح، برنامه‌ریزی صحیح نیز انجام می‌پذیرد و اعمال نیز (هر چه که باشند) مطابق برنامه الهی و به سوی هدف انجام می‌پذیرند. اگر تحصیل می‌کند، اگر کار می‌کند، اگر ازدواج می‌کند، اگر پی تفریح و کسب لذت‌های حلال می‌رود، اگر در عرصه‌های گوناگون جهاد می‌کند و ...، همه هدفدار و برنامه‌ریزی شده می‌باشد.
*- از این رو، همیشه در قرآن کریم، "ایمان و عمل" صالح با هم آمده است و می‌فرماید: هر کس که امید و آروزی دیدار یار را دارد، اولاً درست عمل می‌کند و ثانیاً در اهداف و اعمال خود، کسی را با او شریک قرار نمی‌دهد.
« قُلْ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٌۭ مِّثْلُکُمْ یُوحَىٰٓ إِلَىَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌۭ وَٰحِدٌۭ ۖ فَمَن کَانَ یَرْجُوا۟ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًۭا صَٰلِحًۭا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدًۢا » (الکهف، 110)
ترجمه: بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!
نتیجه:
پس اگر آرزوها، ریشه در اوهام و دنیاگرایی نداشته باشد، بلکه رشد و کمال و قرب به کمال محض هدف قرار گیرد، نه تنها آروزی باطل، فانی و ناامید کننده نخواهد بود، بلکه خودش سبب امید، اشتیاق، انگیزه، برنامه‌ریزی و عمل خستگی ناپذیر و لذت بخش می‌گردد و به فلاح ابدی می‌رساند.
مقام رضا و قناعت:
رضا و قناعت نیز نه تنها به معنای دست روی دست گذاشتن، بی‌هدف و بی‌انگیزه بودن و تنبلی و کار نکردن نیست، بلکه بالعکس امیدوار کننده، انگیزه بخش و حرکت‌زاست، چرا که انسان باید تلاش کند که رضایت محبوب را جلب کند و به مقام "رضا" برسد، این کم مقامی نیست و با یأس، ناامیدی و بی‌تحرکی حاصل نمی‌گردد.
قناعت نیز، پرهیز از زیاده‌خواهی و بسنده کردن مصرف به مقدار نیاز می‌باشد، که انشاء الله در فرصت‌های مناسب بعدی، مورد بحث قرار می‌گیرد

وبگاه جهانی سلام

نظر اسلام در مورد امل و آرزو چیست؟ آیا نگاه مثبتی دارد یا منفی؟ و آیا مقام رضا و قناعت مانع از تحرک و تلاش و برنامه‌ریزی برای آینده نمی‌باشد؟ - قسمت اول

یک نگاه کوتاه نشان می‌دهد که مطلق «آرزو»، یک ویژگی اجتناب ناپذیر می‌باشد و خوب یا بد بودن آن، متناسب با موضوع و مصداق آن می‌باشد.
از یک سو در قرآن کریم می‌خوانیم:
« رُّبَمَا یَوَدُّ ٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ لَوْ کَانُوا۟ مُسْلِمِینَ * ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا۟ وَیَتَمَتَّعُوا۟ وَیُلْهِهِمُ ٱلْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ »
ترجمه: چه بسا کسانى که کافر شدند (هنگام مشاهده‌ی نتایج شوم کارهای خود) آرزو کنند که کاش مسلمان بودند. بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند، پس به زودى خواهند دانست.
نکته: در آیه‌ی اول، کلمه « یَوَدُّ – از ریشه‌ی » را آورده که «ودادت» به معنای شدت علاقه به آرزو می‌باشد، «مودت» نیز از همین ریشه است، یعنی شدت علاقه را بروز و ظهور دادن، اما در آیه دوم برای آرزو، کلمه « ٱلْأَمَلُ » را آورده، یعنی آرزوهایی که با نوعی "الهام"، در دل ایجاد می‌شود.
از سوی دیگر، در احادیث، ادعیه و مناجات‌ها، سخن از «آمال» حقیقی و خوب آمده است:
« ... یَا وَلِیَّ الْمُؤْمِنِینَ یَا غَایَةَ آمَالِ الْعَارِفِینَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ ... – ای دوست و سپرست مؤمنان، ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریاد‌رس فریاد خواهان ... / دعای کمیل»
الف - پس مهم این است که انسان چه آرزوها (آمالی) دارد؟ اگر در آرزوهای بلند، دور و دراز و دست نیافتی و یا دست یافتنی، اما فانی و از بین رفتنی دنیای بیفتد، ضمن آن که اسیر "اوهام" و "وسوسه"ها شده است، برای رسیدن نیز هر کاری می‌کند، از اطاعت خدا خارج شده و هوای نفس خود را بندگی می‌کند، حلال و حرام را مخلوط می‌کند، ظلم و عدل برایش یکسان می‌شود ... و دست آخر نیز نه آرزوها به پایان می‌رسد و نه آن مقداری که دست یافته نیز برایش باقی می‌ماند و نه خودش.
این نوع از آرزوها، در عقل و وحی و آموزه‌های اسلامی، مذموم شمرده شده است و اهل آن مورد مذمت. چنان که حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه و آله فرمودند:
« خِصْلَتَانٌ اِتِّبَاعُ الْهَوى وَ طُولُ الاَمَلِ، فَاَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوى فَاِنَّهُ یَعْدِلُ عَنِ الْحَقِّ، اَمَّا طُولُ الاَمَلِ فَاِنَّهُ یُحببُ الدُّنْیَا »؛ (المحجّة البیضاء، جلد 8، صفحه 245)
ترجمه: «شدیدترین چیزى که از آن بر شما مى‌ترسم دو خصلت است: پیروى از هوا و آرزوى طول و دراز؛ زیرا هواپرستى شما را از حق بازمى‌دارد و اما آرزوى دور و دراز شما را حریص (محبّ – دوستدار) بر دنیا مى‌کند».
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام می‌فرمایند: « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ - هر کس آرزویش را طولانی کند عملش را زشت و ناپسند می­گرداند / نهج البلاغه، حکمت 36 »
ب – اما آرزوی منطقی، درست و برحق، ریشه در امید [رجاء] دارد و قطعاً اگر آرزویی نباشد، امید به رسیدنی هم در کار نخواهد بود.
ج – میل به رشد و کمال، که ریشه در «محبت به کمال محض – الله جلّ جلاله» دارد و در فطرت انسان سرشته شده است، سر منشاء تمامی آروزهاست، چرا که همه آرزوها، برای رسیدن است به چیزی که انسان آن را ندارد؛ اما همان‌طور که شیاطین درونی و برونی، برای انسان به جای هر حقیقتی، یک "بدلی" می‌سازند، کمال‌های دروغین را نیز کمال حقیقی نشان می‌دهند؛  و اینجاست که آرزوهای درست و حقیقی، مبدل به آرزوهای بدلی و دروغین می‌گردد و این [آرزوی] مضر و مذموم هستند. آن «طول الامل = آرزوهای درازی» که در احادیث مذموم شمرده شده، همین قسم از آمال و آرزها می‌باشند.
« إِنَّ ٱلَّذِینَ ٱرْتَدُّوا۟ عَلَىٰٓ أَدْبَٰرِهِم مِّنۢ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ ٱلْهُدَى ۙ ٱلشَّیْطَٰانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ » (محمد صلوات الله علیه و آله، 25)
ترجمه: کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!
هدفگزاری، برنامه‌ریزی و عمل:
اگر چه از هر کاری هدفی (آرزوی رسیدن به غایتی) منظور است، اما اهداف مستقل و منفک از هم نمی‌باشند؛ از این رو در طول یک دیگر قرار می‌گیرند. به عنوان مثال: کار و اشتغال هدف قرار می‌گیرد، برای کسب حلال – کسب حلال هدف قرار می‌گیرد، برای امرار معاش – امرار معاش هدف قرار می‌گیرد برای آسایش، رفاه، لذت و فراهم شدن زمینه‌های رشد در عرصه‌های دیگر ... – اما آخرش چه؟!
پس همیشه و در هر مقطعی [حتی آروزهای کوچک]، آن چه که مهم است، "هدف غایی و نهایی" می‌باشد. بدیهی است که اگر هدف نهایی، به تن، بدن، شکم، زیر شکم و سایر شهوات نفس حیوانی ختم شد، نه تنها انسان از پوسته‌ی خود که باید انسان کامل شود خارج (فاسق) می‌شود، بلکه به غایت همین آمال هم نمی‌رسد و به هر چه برسد نیز آن را به سرعت از دست می‌دهد. نه سیری پایدار است، نه لذت ... و نه جوانی، نه سلامتی و نه عمر

وبگاه جهانی سلام