International Web Of Salam (Islamic Republic of Iran)

ضررهای نا امیدی

ناامیدی ناشی از عدم تطابق و ناهماهنگی میان احساسات، افکار و انتظارات ما با واقعیت است. برخی از انواع ناامیدی، قابل پیش‌بینی و پیشگیری هستند، شناخت این دسته از ناامیدی‌ها و پاسخ مناسب به آن‌ها اهمیت دارد. اما احساس ناامیدی مزمن، می‌تواند نتیجه الگوی تفکر نادرست و غیرمنطقی باشد. برای درمان ناامیدی‌هایی که به این علت ایجاد می‌شوند، باید الگوی تفکر خود را ارزیابی و اصلاح کنید.
ناامیدی و تأثیر آن بر سلامت روان:
ناامیدی نتیجه داشتن انتظاراتی است که برآورده نمی‌شوند. این انتظارات ممکن است بیش از حد معمول بوده یا غیرمنطقی و غیرواقعی باشند. از آنجا که ناامیدی تجربه‌ای بسیار معمول است، می‌توان آن را به شکل بسیار مؤثری مدیریت و برطرف کرد. با این حال، مواجهه مداوم با انتظارات برآورده نشده و فقدان راهکارهای مقابله‌ای مناسب برای مواجهه با ناامیدی، ممکن است سلامت احساسی و جسمی فرد را تهدید کرده و منجر به علائم و عوارضی مانند افسردگی، عصبانیت، بی‌تفاوتی، انکار و ترس شود.
باید بدانید درصد بروز مشکلات جسمی و احساسی مختلف، در افرادی که با احساس ناامیدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بالاتر است. بروز مشکلاتی مانند سردرد، مشکلات گوارشی، کف دست مرطوب و تعریق زیاد، در افراد دچار احساس ناامیدی بیشتر رخ می‌دهد. احساس ناامیدی برای مدت طولانی، می‌تواند به اختلالات استرسی مزمن ختم شود. از مشکلات روانی که ممکن است در اثر ناامیدی برای فرد ایجاد شود هم، می‌توان موارد زیر را نام برد:
افسردگی: افسردگی، احساس ناراحتی طولانی همراه با مود پایین است. یکی از دلایل ابتلا به افسردگی، می‌تواند ناامیدی ناشی از عدم موفقیت در کار یا از دست دادن یکی از عزیزان باشد
.

بی‌تفاوتی: ناامیدی می‌تواند یکی از دلایل ایجاد احساس بی‌تفاوتی در شخص باشد. بی‌تفاوتی، شرایطی است که در آن شخص، نسبت به اتفاقات زندگی منفعل است. این احساس در اثر ناامیدی از یک اتفاق و اعتقاد به ناتوانی در تغییر آن ایجاد می‌شود.
انکار: انکار، با تظاهر ارادی به این امر که یک اتفاق ناخوشایند اصلاً به وقوع نپیوسته است، مشخص می‌شود. افرادی که دچار ناامیدی‌های طولانی و پشت‌سرهم می‌شوند، تمایل به انکار اتفاقات ناخوشایند دارند.
خشم: هنگامی که وقایع بر اساس انتظارات ما پیش نمی‌رود، یکی از احساساتی که اغلب همراه با ناامیدی دچار آن می‌شویم، خشم است. خشم می‌تواند احساسی طولانی باشد و برای مدت‌ها فرد را دچار خود کند.
ترس: موقعیت‌های ناخوشایند و ناامیدکننده می‌توانند باعث ایجاد احساس ترس در فرد شوند. در واقع، پس از یک اتفاق ناخوشایند، فرد از تکرار و تجربه مجدد آن‌ها وحشت پیدا می‌کند. با اینکه ترس یک احساس طبیعی و ضروری است اما ترس طول کشیده و طولانی‌‌مدت، می‌تواند برای سلامت فرد خطرناک باشد

وبگاه جهانی سلام

روش هایی برای ایجاد امید به آینده - قسمت چهارم

روش چهارم: امید را درک کنید
۱. به این فکر کنید که امید به آینده به چه معناست
امید، نگرشی است که هر روز برای رسیدن به آن تلاش می‌کنید و یک حالت ذهنی همیشگی نیست. یکی از تعاریف امید که مورد استفاده‌ی برخی از روانشناسان است، این تعریف است: «امید حالت انگیزشی مثبتی است که بر نیروی موفق (انرژی معطوف به هدف) و مسیرهای موفق (برنامه‌ریزی برای رسیدن به اهداف) مبتنی است». امید نتیجه‌ی انجام کارهایی است که برای ما لذت‌بخش هستند و به ما کمک می‌کنند تا به اهداف‌مان برسیم.
۲. بدانید که هر روز باید بر روی نگرش‌تان کار کنید
انتظار نداشته باشید که به طور ناگهانی، امیدوارتر شوید. افزایش یا کاهش امید، مانند این نیست که کلیدی را به سادگی روشن یا خاموش کنید! برای داشتن امید به آینده، باید هر روز بر روی نگرش‌تان کار کنید. این فرایند را به صورت روزانه انجام دهید و توجه خود را بر جنبه‌هایی از زندگی‌تان متمرکز کنید که بر آنها کنترل دارید. برای نمونه، اگر در مورد توانایی خود برای یافتن کار ناامید هستید، فکر خود را به چیزی که کنترلی بر آن ندارید (مثلا اینکه کسی برای مصاحبه‌ی استخدامی با شما تماس بگیرد) مشغول نکنید. به چیزهایی فکر کنید که در کنترل شما هستند؛ مثلا می‌توانید برای شغل‌های زیادی درخواست بدهید. هر روز، با تلاش کردن برای انجام کارهایی که در کنترل شما هستند، برای ایجاد امید در خود، گام‌های کوچکی بردارید.
۳. افکار منفی‌تان را به چالش بکشید و آنها را نادیده نگیرید

برای امید به آینده، باید بر توانایی خود برای مقابله با افکار منفی و جلوگیری از اینکه این افکار، رفتار شما را کنترل کنند، تلاش کنید. با یادگیری تعامل با احساسات دشواری که در شما ایجاد می‌شوند (به جای نادیده گرفتن آنها)، می‌توانید بفهمید که چرا چنین احساساتی دارید. درک احساسات‌تان به شما کمک می‌کند تا با آنها، به شیوه‌ای سازنده برخورد کنید و به این احساسات اجازه ندهید که بر شما غلبه کنند. برای نمونه، اگر متوجه شدید که گاهی در مورد پیشرفت در کاهش وزن‌تان ناامید می‌شوید، به این فکر کنید که چه چیزی موجب ایجاد چنین احساسی می‌شود. آیا شما خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید؟ آیا با همان سرعتی که انتظار داشتید، وزن کم نمی‌کنید؟ با شناسایی منبع ناامیدی خود، از دلیل این افکارتان آگاه‌تر می‌شوید.
۴. در موقعیت‌های چالش‌برانگیز، بهبود‌پذیر باشید
برای ایجاد امید به آینده، یاد بگیرید که در موقعیت‌هایی که موجب ناراحتی شما می‌شوند و حس انگیزه را در شما از میان می‌برند، چگونه باید عمل کنید. پژوهش‌ها نشان داده است که اگر یاد بگیرید در شرایط تهدید‌کننده، احساس راحتی بیشتری داشته باشید، ریسک بروز مشکلات سلامتی جسمی در شما کاهش می‌‌یابد و کارکرد روانی کلی شما را بهبود می‌دهد. وجود سیستم پشتیبانی قوی اجتماعی و اعتماد داشتن به توانایی‌هایتان، برای ایجاد حس بهبود‌پذیری و بازیابی دوباره‌ی توان خود پس از موقعیتی سخت، ضروری است

وبگاه جهانی سلام

روش هایی برای ایجاد امید به آینده - قسمت سوم

روش سوم: با اضطراب و ناامیدی مقابله کنید
۱. نشانه‌های اختلال «استرس پس از سانحه» را شناسایی کنید
معمولا افراد دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و ناامیدی می‌شوند. بررسی کنید که آیا دچار PTSD هستید؟ یا اگر به وجود این اختلال در خود مشکوک هستید، با فردی متخصص در حوزه‌ی سلامت روانی، صحبت کنید. بعضی از انواع رایج PTSD و نشانه‌های مرتبط با آنها عبارتند از:
بیش‌برانگیختگی یا بیش‌تحریک‌شدگی: تحریک‌پذیری، بی‌قراری، اختلال در خواب، اشکال در تمرکز، احساس وحشت، همیشه آماده بودن برای حمله یا واکنش؛
تجربه‌ی مجدد: کابوس دیدن، خاطرات سرزده و مزاحم و یادآوری گذشته، تجربه کردنِ نشانه‌های فیزیکی یک رویداد آسیب‌زا، حساسیت فوق‌العاده نسبت به یادآوری ضربه‌ی روحی ایجاد شده؛
کِرِختی: احساس وابستگی نداشتن یا مانند رُبات بودن، از دست دادن علاقه نسبت به دیگران و فعالیت‌ها، احساس ناامیدی، انزوا یا افسردگی، پرهیز از فکر کردن در مورد افراد مرتبط با ضربه‌ی روحی ایجاد شده.
۲. با ترسی که از آینده دارید، مقابله کنید
پژوهش‌ها نشان داده است که داشتنِ انتظارات غیرواقعی (یا به عبارتی، داشتنِ امید کاذب) موجب بروز اضطراب می‌شود. این اضطراب، دیدن فرصت‌های موجود برای شما را دشوار می‌کند. اضطراب مهار نشده، با ایجاد احساس ناامیدی، مانع پیشرفت شما می‌شود. برای ایجاد امیدی واقع‌بینانه (به جای امید کاذب)، باید یاد بگیرید که چگونه با اضطراب‌تان مقابله کنید.
حساسیت‌زدایی منظم را تمرین کنید. حساسیت‌زدایی منظم، افرادی را که در موقعیت‌های ناراحت‌کننده قرار دارند، آرام می‌کند و به آنها کمک می‌کند تا احساس راحتی بیشتری داشته باشند. ابتدا به یادگیری تکنیک‌های آرامش‌بخش پایه‌ای، مانند تکنیک‌های تنفس یا مراقبه بپردازید. سپس، این تکنیک‌ها را در موقعیت‌هایی که موجب ناراحتی شما می‌شوند، انجام دهید. برای نمونه، اگر با فکر کردن در مورد برنامه‌های فردایتان، احساس اضطراب می‌کنید، در حالی‌که احتمالات موجود برای خود را تصور می‌کنید، بر روی تنفس خود تمرکز کنید و آن را منظم کنید.
وقتی اضطراب خود را در موقعیت‌های ساده‌تر کاهش دادید، با انجام تکنیک‌های آرامش‌بخش در موقعیت‌هایی که اضطراب بیشتری در شما ایجاد می‌کنند، خود را به چالش بکشید؛ این کار را آن‌قدر ادامه دهید تا موفق شوید بر موقعیت‌هایی که بیشترین میزان اضطراب را در شما ایجاد می‌کنند، غلبه کنید.
۳. دقت کنید که چه زمانی، ناامیدی شما به ناامیدی فراگیر تبدیل می‌شود

تقریبا همه‌ی ما، در موقعیت‌های خاصی، اضطراب را تجربه می‌کنیم یا در دوره‌های کوتاهی از زندگی‌مان، احساس اندوه می‌کنیم. این احساسات می‌تواند واکنش‌های مفیدی نسبت به چیزهای ناسالم موجود در زندگی باشند. ولی وقتی این احساسات، با تمام محیط و اتفاق‌های اطراف ما مرتبط باشند، می‌توانند نشانه‌ای از مسئله‌ای جدی‌تر، مانند اختلال اضطراب یا افسردگی باشند.
در این شرایط، باید سعی کنید که با صحبت کردن با دیگران، در مورد اینکه چه احساسی دارید، با الگوهای فکری‌ای که موجب ناراحتی شما شده‌اند، برخورد کنید. می‌توانید از فردی متخصص یا مشاور سلامت روانی یا حتی، یک گروه پشتیبان سلامت روانی کمک بگیرید.
وقتی اضطراب یا افسردگی شما به چیزی یا فردی در زندگی‌تان مرتبط است، شاید لازم باشد که تغییری بزرگ ایجاد کنید؛ مثلا مکان زندگی خود را تغییر دهید یا صرفا از فردی که موجب آزار شما شده است، دوری کنید. پیش از تصمیم‌گیری‌هایی که می‌تواند تغییر چشم‌گیری در زندگی شما ایجاد کند، از دیگر افراد جامعه‌تان که به آنها اعتماد دارید، بازخورد بگیرید.
۴. از فردی متخصص در حوزه‌ی سلامت روانی، کمک بگیرید
اگر میزان بالایی از اضطراب را تجربه کرده‌اید یا نمی‌توانید عادت یا الگوی فکری ناسالمی را کنار بگذارید، کمک خواستن از پزشک و فردی متخصص می‌تواند به شما کمک کند تا در مسیر و جهت درست گام بردارید. آنها
می‌توانند ابزار یا تکنیک‌های روان‌شناسی مفیدی را به شما پیشنهاد دهند تا بتوانید بر موانعی که سر راه‌تان
هستند، غلبه کنید. این کار به ویژه زمانی مفید است که پس از چند بار تلاش کردن و شکست خوردن برای از
بین بردن اضطراب خود، دچار سرخوردگی شده باشید

وبگاه جهانی سلام

روش هایی برای ایجاد امید به آینده - قسمت دوم

روش دوم: امید به آینده را در خود ایجاد کنید
۱. توانایی‌هایتان را باور داشته باشید
بعضی از افراد، فاقد امید به آینده هستند؛ زیرا حس می‌کنند که توانایی انجام هیچ کاری را ندارند. اگر دچار این نوع از ناامیدی هستید، فهرستی از تمام توانایی‌ها و دستاوردهایتان تهیه کنید. این فهرست را بخوانید و برای این ویژگی‌های مثبت، به خود تبریک بگویید. اگر گاهی اوقات، کمی خودتان را تحسین کنید، می‌توانید امید به آینده را در خودتان تقویت کنید.
۲. به دنبال روابط حمایتی باشید
تا جایی که می‌توانید با افراد توانمند و کسانی که پشتیبان شما هستند، رابطه داشته باشید. با افرادی باشید که به شما کمک می‌کنند تا حس خوبی نسبت به خود داشته باشید و شما را تشویق می‌کنند تا بهترین فردی باشید که می‌توانید. برخورداری از شبکه‌ای حمایتی از دوستان، به شما کمک می‌کند تا در جهتِ منافع و اهدف‌تان گام بردارید. در کنار جمعی قوی و پشتیبان، بسیار ساده‌تر به «امیدواری» می‌رسید تا اینکه بخواهید به تنهایی مسیر رسیدن به «امید» را طی کنید.
به کارها و نگرش‌های افرادی که در اطراف شما هستند، توجه کنید و بفهمید کدام‌یک از آنها می‌توانند الگویی برای چیزهایی باشند که می‌خواهید به آنها دست یابید. به این مسئله نیز توجه کنید که اطرافیان شما چگونه عمل می‌کنند و چه حسی را در شما ایجاد می‌کنند.
۳. در فعالیت‌های لذت‌بخش شرکت کنید
انجام کارهایی که از انجام آنها لذت می‌برید، به شکل‌گیری حس امید به آینده در شما کمک می‌کند. با شرکت کردن در فعالیت‌هایی که شما را شاد می‌کنند، حس قوی‌تری از هدف، در شما ایجاد می‌شود. اگر نمی‌دانید چه فعالیت‌هایی بیش از همه، شما را شاد می‌کنند، برای فهمیدن آن، کارهای جدیدی را امتحان کنید. برای نمونه می‌توانید در یک کلاس آموزشی شرکت کنید، ورزش جدیدی را امتحان کنید، مهارت جدیدی را یاد بگیرید یا سرگرمی تازه‌ای پیدا کنید.
۴. خود را درگیر رسیدن به آرمانی کنید
یکی از راه‌های بسیار مفید برای دستیابی به امید، درگیر کردن خود در یکی از آرمان‌های جامعه‌تان است. می‌توانید این آرمان را در جامعه‌ی محلی خود یا حتی در جامعه‌ای مجازی بیابید، ولی در هر صورت، نکته‌ی اساسی در اینجا، ایجاد روابط با دیگران، بر اساس اهداف یا برنامه‌های مشترک است. درگیر کردن خود با افراد دیگری که علایق مشترکی با شما دارند، به شما کمک می‌کند تا بر انزوایی که می‌تواند موجب به‌وجود آمدن حسی از ناامیدی شود، غلبه کنید.
برای نمونه، می‌توانید در امور سیاسی محلی شرکت کنید یا به یک انجمن بحث‌و‌گفتگوی آنلاین در مورد یکی از امور جهان ملحق شوید که برای شما جالب است. هر چه این کار را بیشتر انجام دهید، برای شما ساده‌تر می‌شود. همچنین می‌توانید در فعالیت‌های داوطلبانه شرکت کنید. بعضی از مطالعات نشان داده‌اند که انجام فعالیت‌های داوطلبانه، مزایای بسیار زیادی برای سلامت روانی و جسمی شما دارد.
۵. خودتان را در موقعیت‌های متنوع‌تری قرار دهید
باقی ماندن در شرایط آسوده و راحت، می‌تواند موجب ایجاد حس ناامیدی و افسردگی شود؛ ولی قرار دادن خود در موقعیت‌هایی که تا حدی سخت و دشوار هستند، به شما کمک می‌کند تا از ناامیدی و سایر احساسات منفی عبور کنید. خارج شدن از شرایط آسوده و راحت، برای تغییر الگوی فکری و داشتن نگاهی امیدوارانه به جهان، ضروری است.
به دنبال فعالیت‌هایی باشید که شما را در موقعیتی بین «اندکی حس ناراحتی و سختی» و «غرق شدنِ کامل در اضطراب و تشویش» قرار می‌دهند. معمولا این موقعیت‌ها، بهترین فرصت‌ها برای رشد و توسعه‌ی امید به آینده در شما هستند. برای نمونه، اگر معمولا عادت دارید که پس از پایان کار، مستقیم به خانه بروید، می‌توانید پس از ساعت کاری، با همکاران‌تان بیرون بروید.
۶. افکار و احساسات‌تان را در دفتر خاطراتی یادداشت کنید
نوشتن یادداشت‌های روزانه، به شما کمک می‌کند تا بفهمید که چرا احساس ناامیدی می‌کنید و راه بسیار خوبی برای رهایی از استرس است. برای شروع، مکان راحتی را انتخاب کنید و ۲۰ دقیقه از روز را به نوشتن اختصاص دهید. ابتدا با نوشتن در مورد احساسی که دارید، چیزی که به آن فکر می‌کنید یا هر چه که می‌خواهید، شروع کنید. می‌توانید از دفتر خاطرات، برای ثبت کردن پیشرفت خود، در مسیر دستیابی به اهداف‌تان نیز استفاده کنید.
مثلا می‌توانید یک دفتر خاطرات قدردانی داشته باشید و هر شب، به ۳ چیزی فکر کنید که به خاطر آنها سپاسگزار هستید و آنها را در دفتر خود یادداشت کنید. انجام این کار به صورت روزانه، به شما کمک می‌کند تا چشم‌انداز امیدبخش‌تری داشته باشید و علاوه بر آن، بهتر بخوابید و سالم‌تر باشید.
۷. مراقب خودتان باشید
ورزش کنید، غذاهای سالم بخورید، به اندازه‌ی کافی استراحت کنید و آرامش داشته باشید. انجام این کارها به شما کمک می‌کند تا امید را در خود ایجاد کنید. با مراقبت کردن از خودتان، این سیگنال‌های ذهنی را ارسال می‌کنید که شما شایستگی شاد بودن و رفتار خوب را دارید. حتما زمان کافی را به برآورده کردنِ نیازهای اساسی‌تان برای ورزش، غذا، خواب و آرامش اختصاص دهید.
به طور منظم ورزش کنید؛ هر روز ۳۰ دقیقه، ورزش ملایم انجام دهید.
رژیم غذایی متعادلی از مواد غذایی سالمی مانند میوه‌ها، سبزیجات، غلات سبوس‌دار و پروتئین‌های بدون چربی داشته باشید.
هر شب، ۷ تا ۹ ساعت بخوابید.
دست‌کم، ۱۵ دقیقه در روز را برای ایجاد آرامش در خود، کنار بگذارید. می‌توانید این زمان را به تمرین یوگا، انجام تمرین‌های تنفس عمیق یا مراقبه اختصاص دهید.
هر روز ۸ لیوان آب بنوشید

وبگاه جهانی سلام

روش هایی برای ایجاد امید به آینده - قسمت اول

روش اول: زندگی خود را مجسم کنید
۱. دوست دارید زندگی‌تان چگونه باشد:
بیشتر مردم نمی‌توانند برای فردایی بهتر امید داشته باشند؛ زیرا نمی‌دانند که فردای آنها چگونه باید باشد. پیش از اینکه بتوانید به آینده امیدوار باشید، ابتدا باید بفهمید که مطلوب‌ترین زندگی برای شما کدام زندگی است. کمی زمان بگذارید و به این فکر کنید که زندگی ایده‌آل شما، چه ویژگی‌هایی دارد و چه شکلی است؟
مثلا از خودتان بپرسید: «اگه فردا که از خواب بیدار شدم، به من بگن که می‌تونم هر طور که دوست دارم زندگی کنم، چجوری زندگی می‌کنم؟» تا جایی که می‌توانید به جزئیات فکر کنید. مثلا اینکه دوست دارید در چه خانه‌ای زندگی کنید؟ با چه افرادی دوست شوید و مشغول انجام چه کارهایی باشید؟ شاید ایده‌ی بدی نباشد که تصور و رؤیای خود از زندگی را بنویسید، تا بتوانید هر از چند گاهی به آن نگاهی بیندازید و آن را مرور کنید.
۲. تصویر ایده‌آل خود را با شرایط فعلی زندگی‌تان مقایسه کنید:
پس از اینکه فهمیدید زندگی ایده‌آل شما چگونه است، آن را با شرایط زندگی فعلی خودتان مقایسه کنید. انجام این کار به شما کمک می‌کند تا بفهمید که چه بخش‌هایی از زندگی فعلی شما، مطابق با تصورتان از زندگی ایده‌آل است و آیا در مسیر درستی گام برمی‌دارید یا نه. برای نمونه، اگر خودتان را ۲۰ کیلوگرم لاغرتر تصور می‌کنید، به این فکر کنید که در حال حاضر، چه کارهایی را برای رسیدن به این هدف انجام می‌دهید. آیا غذاهای سالمی می‌خورید؟ وعده‌های غذایی‌تان را کنترل می‌کنید؟ به طور منظم ورزش می‌کنید؟ و به طور کلی، برای نزدیک‌تر شدن به رؤیای خود به چه چیزی نیاز دارید؟ در هنگام فکر کردن در مورد زندگی‌تان، شرایط فعلی‌تان را در نظر بگیرید. آیا هیچ‌یک از جنبه‌های رؤیای ایده‌آل شما، در زندگی فعلی‌تان نیز دیده می‌شود
۳. انتظارات شما از زندگی، واقع‌بینانه است یا نه؟
برای داشتن امید به آینده، ابتدا باید مطمئن شوید که رؤیا و چشم‌اندازی که برای آینده دارید، واقع‌بینانه است. داشتن رؤیاهایی غیرواقعی موجب می‌شود که احساس ناامیدی کنید. به رؤیایتان برای زندگی فکر کنید و بفهمید که آیا چشم‌انداز و رؤیای شما واقع‌بینانه است؟ اگر چنین نیست، باید تغییراتی در آن ایجاد کنید تا دستیابی به آن، امکان‌پذیر شود. برای نمونه، تصور کنید که رؤیای شما این است که در کره‌ی ماه زندگی کنید. خب با توجه‌ به شرایط فعلی چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. در این حالت، باید به اهدافی بپردازید که با شرایط زندگی فعلی شما، ارتباط بیشتری دارند.
۴. اهدافی را برای خود تعیین کنید:
یکی از بهترین راه‌ها برای امید به آینده، تعیین هدف‌ هایی است که برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنید. پس از ایجاد رؤیایی برای آینده‌تان، اهدافی را نیز برای خود تعیین کنید. اهداف‌تان را بنویسید و برای دستیابی به آنها، سخت تلاش کنید.
اهداف شما باید از ویژگی‌های زیر برخوردار باشند تا احتمال دستیابی به آنها افزایش یابد:
مشخص: یعنی باید واضح باشند و اهدافی گسترده یا مبهم نباشند؛
قابل سنجش: یعنی باید قابل اندازه‌گیری و سنجیدن باشند؛
عمل‌گرا: یعنی باید بتوانید به طور فعال، برای رسیدن به آنها عمل کنید و کنترل‌شان کنید؛
واقع‌بینانه: یعنی بتوانید با استفاده از منابع موجود، به آنها دست یابید؛
مقید به زمان: یعنی باید برای آنها آغاز و پایانی مشخص در نظر بگیرید تا رسیدن به آنها آسان‌تر شود

وبگاه جهانی سلام

شنیده ام که در قرآن آمده:زنان کشتزار شمایند آیا این آیه به نوعى حقوق زن را نادیده نگرفته؟ و به نوعى اراده زن را حتى در روابط زناشویى هم از وى نگرفته؟

درباره این آیه ، عالمه طباطبایى ره علاوه بر نکات تفسیرى به ظرافت تشبیهى که در آن به کار رفته است،
اشاره کرده است و مینویسد: نسبت زنان به جامعه انسانى همانند کشت و زرع و کشتزار است به گونه اى که
بدون آن حیات بشرى ممکن نیست. بشر براى ادامه حیات خویش و به وجود آمدن نسل هاى بعدى نیاز به زن
دارد؛ چرا که خداوند پیدایش آدمى را در رحم زن قرار داد؛ و از سویى مرد را علاقه مند به زن قرار داد و میان
آنها مودّت و رحمتى توأم با عشق و علاقه آفرید و با آمیزش این دو صنف است که نوع بشر به حیات خویش
ادامه میدهد. «به عبارت دیگر این آیه به قرینه آیه قبل هشدار به کسانى است که زن را صرفاً وسیله اى براى
ارضاى شهوت قلمداد کرده و او را در حدّ یک ابزار شهوت رانى تنزّل داده اند؛ زیرا برخى از اهل کتاب ، در هر
شرایطى به بهروری جنسى با زن اقدام میکردند لذا پس از محکوم کردن آن روش افراطى نسبت به زنان اینک
به اهمیّت این روابط در حیات جامعه بشریت اشاره شده است و زنان به مزرعه و کشتزارى تشبیه شده اند که
بذر 
مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم میکنند. هم چنان که
انسان، بدون کشت و مزرعه از بین میرود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود میگردد.
پس الزام است در آمیزش جنسى، هدف انسان تولید یک نسل پاک و ذخیره قیامت باشد و در چنین لحظات و
حالتى نیز هدف مقدّسی دنبال شود.
جمله ى »واتَّقوا اللّه« هشدار میدهد که از راه هاى غیرمجاز، بهره جنسى نبرید و به نحوى حرکت کنید که در
قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلى را تحویل دهید که آراسته به عمل صالح و نیکی ها باشند.
بنا بر آنچه گفته شد؛ در اسلام، زناشویى یک عمل عبادى و مقدّس به شمار آمده است که بنا بر حدیث پیامبر
اکرم صلى اهلل علیه و آله »من تزوّج احرز نصف دینه« ازدواج میتواند نصف ایمان جوان را از دستبرد شیطان
حفظ کند و هدف از آن، حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحى و فکرى فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ایجاد
آرامش روانى و هدایت غریزه و نیاز جنسى است

وبگاه جهانی سلام

چرا خطابات قرآنى، عموماً به مردان است؟ آیا این دلیل بر برتر قراردادن مرد بر زن نیست؟

همانگونه که روشن است هر زبانى، داراى ضوابط، قواعد و دستورات خاصى است. یکى از قواعد ادبى زبان عربى،کاربرد ضمیر و صفات مذکّر و مؤنّث است که داراى سه حالت است:
الف. اگر گفتوگو فقط درباره مردان باشد، صیغه »مذکّر« به کار مىرود.
ب. اگر سخن فقط درباره زنان باشد، صیغه »مؤنّث« به کار مىرود.
ج. اگر طرف محاوره هم مردان باشد و هم زنان، از صیغه »مذکّر« استفاده مىشود و این به جهت »قاعده
تغلیب« در ادبیات است.
با توجّه به این مقدّمه، انواع خطابات قرآنى در مورد زن و مرد به شرح زیر قابل تبیین است:
.1در مواردى قرآن کریم با صراحت زن و مرد را درکنار یکدیگر مورد خطاب قرار مىدهد:
أَنّى ال أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى ؛»من عملهیچ عملکنندهاى ازشما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد.«
مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ ؛
»هر کس کار شایستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده
میداریم؛ و پاداش آنان را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند، خواهیم داد
إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ
الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ
الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا وَ الذّاکِراتِ أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظیمًا ؛
»به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع
فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با
خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاقکننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و
مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مىکنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش
عظیمى فراهم ساخته است.« قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبیرٌ

بِما یَصْنَعُونَ. وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَ ؛»به مؤمنان بگو چشمهاى خود ر )از نگاه
به نامحرمان( فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این براى آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام مىدهید
آگاه است! و به آنان با ایمان بگو چشمهاى خود را )از نگاه هوسآلود( فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند
این نوع خطابات براى این است که قرآن مىخواهد افکار جاهلى و قبل از اسالم را تخطئه کند؛ چون آنان بین
زن و مرد فرق میگذاشتند و فضایل را منحصر در مردان میدانستند!! در حالى که؛ »آنچه باید کامل شود
»روح« است و روح، نه مذکّر است و نه مؤنّث. «
برخى دیگر از بزرگان فرمودهاند: »براى اینکه توهّم نشود تکلیف مختص مردان است، هر دو صیغه مذکّر و مؤنّث
استعمال شده است. و اصولًا در اینگونه موارد صیغه مؤنّث براى تأکید و جلب توجّه به این امر است که مرد و
زن، در حکم و تکلیف مزبور هیچ فرقى با یکدیگر ندارند. «
 .2خطابهایى که فقط متوجّه مردان است؛ مانند آیاتى که نعمتهاى بهشتى و حورالعین را نصیب مردان پارسا
و پرهیزگار دانسته است؛ مانند آیه شریفه:
کَذلِکَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عینٍ ؛»این چنیناند بهشتیان؛ و آنها را با حورالعین تزویج مىکنیم
و آیات دیگر که طرف خطاب آنها فقط مردان است.
در توجیه اینگونه خطابات گفته شده است: از آنجایى که هم در جامعه صدر اسالم و هم در اجتماع مطلوب و
آرمانى اسالم، حضور مردان در بیرون خانه بیشتر بوده و باید باشد، به مراتب بیش از زنان در صحنههاى
اجتماعى حضور داشته و دارند، در نتیجه خطابات بیشتر در عمل و در واقع، متوجّه آنان است. این مطلب بدان
معنا نیست که به مردان اصالت داده شده است و زنان اساساً به شمار نیامده بلکه علّت اصلى اینگونه خطابها،
همین است که مکالمه پیامبر صلى اهلل علیه و آله به عنوان رسول و واسطه در ابالغ پیام به طور طبیعى
بیشتر با 
مردان جامعه است عالوه بر اینکه »زن« به عنوان ناموس خلقت مىباشد و حیا و متانت اقتضاء مىکند هر چه کمتر در محاورات عمومى مورد خطاب قرار گیرد و این فرهنگ در خانوادههاى با شخصیت به طور معمول
رعایت میشود .3خطابهایى که با صیغه مذکّر آمده اما مجموعه زنان و مردان را شامل شده است؛ مانند:
وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرّیَّةً ضِعافًا خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلًا سَدیدًا ؛ »کسانى که اگر
فرزندان ناتوانى از خود به یادگار گذارند، از آینده آنان میترسند، باید ]از ستم درباره یتیمان مردم[ بترسند! از
]مخالفت[ خدا بپرهیزند و سخنى استوار بگویند.«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ...؛»اى کسانى که ایمان آوردهاید.«... !
این نوع خطاب، شامل مردان و زنان است، چنان که در قوانین کشورى نیز واژههاى »مردم«، »افراد جامعه«،
»انسانها« به کار مىرود و ضمایر مذکر به آنها ارجاع مىشود. بدین جهت تاکنون کمتر شنیده شده است در
زمان نزول آیههاى قرآنى، زنى یا مردى اعتراض کرده باشد که چرا قرآن فقط با مردان سخن مىگوید و به زنان
اعتنایى ندارد یا کمتر اعتنا دارد، یا پرسیده باشد که آیا فالن حکم الهى و امر و نهى قرآنى، مختص مردان است
یا شامل زنان هم مىشود و همه مردم با فرهنگ عمومى و زبان عرفى خودشان درمىیابند که این نوع خطابها
شامل مردان و زنان مىباشد. گرچه بسیارى از آیهها و جملههاى قرآنى، با سیاقهاى مذکّر بیان شده است؛ به
همه آنان )چه مرد و چه زن( توجّه دارد.
آرى در عصر بعثت از پارهاى تفاوتهاى حقوقى و احکام متفاوت بین زن و مرد چنین توهّم شده بود که مردان
به لحاظ شخصیت بر زنان برترى دارند و زنان از پارهاى امتیازات محرومند و یکى از نشانههاى آن را همین نحوه
خطابات قرآنى مىدانستند چنانکه اسماء بنت عمیس پس از بازگشت از حبشه، از همسران پیامبر صلى اهلل علیه و آله این سؤال را پرسید که »هل فینا شىءٌ من القرآن؟« و پس از شنیدن پاسخ منفى نزد پیامبر صلى اهلل علیه و آله رفته و گفت: »ان النّساء لفى خیبةٍ و خسار«؛ »زنان محروم و زیانکارند«، رسول خدا صلى اهلل علیه و آله فرمودند: »چرا؟« گفت: »ألنهنّ الیذکرن بخیر کما یذکر الرجال« و همین تصور و گفت و شنود زمینه نزول آیه 35 سوره احزاب بود. و با صراحت لفظ مؤنّث در کنار مذکّر و از زنان مسلمان و مؤمن در کنار مردان یاد

شد.
قرآن، هرگاه از کماالت انسانى سخن مىگوید، زنان را همسان مردان مطرح مىکند:
إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ
الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ
الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً ؛
»مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان با ایمان، و مردان و زنان عبادت پیشه، و مردان و زنان راستگو، و مردان
و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقهدهنده و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنانى که
خدا را فراوان یاد مىکنند، خدا براى ]همه[ آنان آمرزش و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است
این آیه به طور آشکار، از آیات درخشان، مرتبط با موضوع زن و گویاى تساوى زن و مرد در پیمودن مدارج کمال
است. مراحل مختلف کمال شامل:
اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، تصدّق، صوم، پاکدامنى و ذکر کثیر، براى مرد و زن به طور یکسان
مطرح است؛ و زن و مرد مىتوانند این مدارج را طى کرده و به شخصیت والاى انسانى دست یابند.
زمینه نزول آیه، اظهار نگرانى »اسماء بنت عمیس« و بنا به روایتى اظهار نگرانى »امّ سلمه« نسبت به نازل نشدن
آیاتى از قرآن در تمجید از زنان مؤمن بوده است. وى این امر را به رسول صلى اهلل علیه و آله شکایت برد. سپس این آیه با اعلام اینکه بهره مندى از مغفرت و پاداش الهى، منوط به کسب فضیلتهایى براى مؤمنان است، نازل شد. در واقع این آیه از زنان، در برخوردارى از منزلت مساوى با مردان در پیشگاه خداوند حمایت کرده است.
شأن نزول آیه نشان مىدهد، اعتراضاتى که امروزه در ارتباط با نگرش متفاوت به زنان و مردان در زمینه مسایل
گوناگون مطرح است، مسایل جدید و نوپایى نیست؛ بلکه این ایرادهاى مغرضانه و یا شبهات صادقانه، از صدر
اسلام مطرح بوده که در آیات و روایات منعکس است.
به عقیده سیّد قطب، این آیه، زن را هم ردیف مرد آورده و او را در پیوند و ارتباط با خداوند، همچنین در کسب
کمالات، همسان مرد دانسته و این در حقیقت اقدام عملىِ اسلام در جهت بالا بردن ارزش زن و ارتقاى بینش
جامعه نسبت به جایگاه زن مىباشد. مرحوم عالمه طباطبایى، ذیل آیه چنین اظهار نظر میکند: »براساس این
آیه، اسلام معتقد است: زن و مرد در سایه اسلام و ایمان مىتوانند به کرامت شایسته خویش دست یابند؛ و از
این نظر میان زن و مرد تفاوتى نیست . «چنانکه ملاحظه شد این آیه ده ویژگى سرنوشتساز از معیارهاى ارزش را در ابعاد مختلفِ اعتقادى، اخلاقی و عملى بر شمرده و بر مشترک بودن این معیارهاى کلّى تأکید نموده است.
تفسیر نمونه ضمن اینکه آیه را سخنى جامع و پُرمحتوا درباره همه زنان و مردان و صفات برجسته آنها
دانسته اند، اوصاف مذکور در آیه را بدین سان دسته بندى کرده و آورده است:
»بخشى از این اوصاف دهگانه از مراحل ایمان سخن میگوید. قسمت دیگرى، پیرامون کنترل زبان و شکم و
شهوت جنسى که سه عامل سرنوشت ساز در زندگى و اخلاق انسانها مىباشد، بحث میکند و در بخش دیگرى
از مسأله حمایت از محرومان و ایستادگى در برابر حوادث سخت و سنگین یعنى صبر، که ریشه ایمان است؛ و
سرانجام از عامل تداوم این صفات یعنى ذکر پروردگار سخن به میان میاورد«. این آیه در حقیقت نمونهاى از
دیدگاه وسیع و کارکردهاى عمیق فرهنگى اسلام در زمینه احیاى کرامت انسانى زن است؛ در جامعهاى که زن از ارزش چندانى برخوردار نبود

وبگاه جهانی سلام

حجاب در کجای قرآن آمده است؟

آیات حجاب در قرآن:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ (۳۰ نور) وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (۳۱ نور)
به مؤمنان بگو چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند، این براى آنها پاکیزه‏ تر است، خداوند از آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است.
و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس‏ آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرى‏ هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان تا رستگار شوید.
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ‏‏» (نور ۶۰)
زنان سالخورده‏ ای که از سن ازدواج آنها گذشته باشد و دیگر امیدی به ازدواج ندارند گناهی بر آنان نیست که لباس های روئین خود را بر زمین بگذارند، در حالی که خود را آرایش و زینت ننموده باشند.
«یَا نِسَاء النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی و اقمن الصلوه و آتین الزکوه و اطعن الله و رسوله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (احزاب ۳۲ و ۳۳)
ای زنان پیغمبر شما همچون سایر زنان نیستید. اگر پرهیزکار باشید مواظب باشید که در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد. به خوبی و شایستگی سخن بگوئید. در خانه های خویشتن قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمائی و خودآرائی از خانه بیرون نشوید.

«ِاذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسَْلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَالِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» (احزاب ۵۳)
و هر گاه از همسران پیامبر چیزى از وسایل زندگى (به عنوان عاریت) خواستید از پشت پرده بخواهید این رفتار براى دل‏ هاى شما و دل‏ هاى آنان به پاکى و پاکدامنى است.
«یَأَیهَا النَّبىُّ قُل لاَزْوَجِک وَ بَنَاتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَلِک أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیما» (۵۹ احزاب)
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلباب ها (لباس های یکسره و بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحیم است

وبگاه جهانی سلام

کتاب مقدس یهود در نگاه اندیشمندان غربی - قسمت 2

باروخ اسپینوزا به‌دلایل زیر اسفار خمسه را نوشته حضرت موسی نمی‌داند:
در برخی از این اسفار، داستان‌های متفاوتی از موسی (ع) نقل شده است، مانند: سخن گفتن خدا با موسی، ارتحال موسی، فزونی صبر موسی بر دیگران و نیامدن پیامبری همانند او.
اگر موسی (ع) این اسفار را نوشته بود از این اخبار گوناگون که درباره خود او می‌باشد، چیزی نمی‌نوشت.
در این کتاب‌ها از فوت موسی (ع)، دفن او، اندوه سی‌روزه عبرانیان و از نیامدن پیامبر دیگری همانند موسی (ع) سخن رفته است:
پُر واضح است که این اخبار، نوشته موسی (ع) نیست.
در این اسفار نام‌هایی به‌کار رفته است که پس از فوت موسی (ع) وضع شده و رایج گردیده است. اما در زمان زندگی موسی (ع) این اسامی وجود نداشته است و به‌کار نمی‌رفته است!
این کتاب‌ها رویدادهایی را بیان می‌کنند که پس از موسی (ع) رخ داده و موسی از آنها بی‌اطلاع بوده است.
برای نمونه در «سفر خروج» چنین آمده است: «و بنی‌اسرائیل مدت چهل سال منّ می‌خوردند تا به زمین آباد رسیدند، یعنی تا وقتی به سرحد زمین کنعان داخل شدند، خوراک ایشان منّ بود.» در صورتی‌که این واقعه سال‌ها پس از ارتحال موسی (ع) رخ داده است، چه این‌که در «صحیفه یوشع» می‌خوانیم: «و در فردای آن روزی که از حاصل زمین خوردند، منّ موقوف شد و بنی‌اسرائیل دیگر منّ نداشتند و در آن سال از محصول زمین کنعان می‌خوردند.»
اسپینوزا پس از ذکر این دلیل‌ها می‌گوید:
از آنچه گفتم به‌روشنی پی می‌بریم اسفار خمسه نوشته موسی (ع) نیست، بلکه این کتاب‌ها را فردی دیگر به‌نام ابن عزرا چند قرن پس از وفات موسی (ع) نوشته است.»
سایر کتاب‌های عهد قدیم نیز به همین ترتیب، از سوی اسپینوزا و دیگران مورد نقد قرار گرفته است.

وبگاه جهانی سلام

کتاب مقدس یهود در نگاه اندیشمندان غربی - قسمت 1

دیدگاه‌های گوناگونی درباره خاستگاه کتاب مقدس یهود وجود دارد. گروهی، عهد قدیم را وحی الهی نمی‌دانند و عده دیگری آن را وحی الهی می‌خوانند. کسانی که معتقد به وحی الهی‌اند به دو گروه تقسیم می‌شوند:
گروه اول معتقد به وحی مکانیکی می‌باشند.
آن‌ها می‌گویند کلمه کلمه و حرف حرف کتاب مقدس املاء از جانب خداوند است. در سفر خروج می‌خوانیم: «پس موسی تمام سخنان پروردگار را نوشت» و در کتاب ارمیا آمده است: «کلام و سخنی که از سوی پروردگار به ارمیا رسید در حالی که ارمیا می‌گفت: چنین سخن گفت پروردگار»
گروه دوم معتقد به وحی دینامیکی یا فکری می‌باشند.
براساس این نظریه، واژگان آیات کتاب مقدس واژگانی بشری هستند، اما حقیقت و واقعیت کتاب مقدس الهام الهی است، یعنی معانی از سوی خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس الهام شد و ایشان آن معانی را در قالب جملات بشری در آوردند
در برابر این گروه، گروهی از فلاسفه غرب و دانشمندان غربی کتاب مقدس را وحی الهی نمی‌دانند. تولستوی ناسازگاری آیات کتاب مقدس را دلیل وحیانی نبودن آن می‌خواند:
تورات عدالت را توصیه می‌نماید “چشم به‌جای چشم، دندان به‌جای دندان” در صورتی‌که عدالت انجیل آن است که “در برابر شرور مقاومت نکنید، اگر گونه راست شما را سیلی زدند گونه چپ را پیش آورید، و اگر جامه شما را ربودند شنل خود را بدهید.” با این ناسازگاری میان آیات امکان ندارد کتاب مقدس را الهام و وحی الهی بخوانیم.
او به همین جهت پیشنهاد می‌کند کلیسا از عهد جدید و قدیم یکی را به‌عنوان وحی الهی معرفی نماید و از ایجاد سازش و سازگاری میان آیات آن دو اجتناب ورزد.
بوئر یکی از فیلسوفان هگلی نیز ازجمله فلاسفه‌ای است که وحی بودن تورات و انجیل را باور ندارد. او که سال‌های آخر عمر خود را وقف بررسی‌های تاریخی و انتقادی کرد، کتابی به‌نام «نقادی انجیل‌شناسانه تاریخ یوحنا» نگاشت.

وبگاه جهانی سلام