روش سوم: با اضطراب و ناامیدی مقابله کنید
۱. نشانههای اختلال «استرس پس از سانحه» را شناسایی کنید
معمولا افراد دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و ناامیدی میشوند. بررسی کنید که آیا دچار PTSD هستید؟ یا اگر به وجود این اختلال در خود مشکوک هستید، با فردی متخصص در حوزهی سلامت روانی، صحبت کنید. بعضی از انواع رایج PTSD و نشانههای مرتبط با آنها عبارتند از:
بیشبرانگیختگی یا بیشتحریکشدگی: تحریکپذیری، بیقراری، اختلال در خواب، اشکال در تمرکز، احساس وحشت، همیشه آماده بودن برای حمله یا واکنش؛
تجربهی مجدد: کابوس دیدن، خاطرات سرزده و مزاحم و یادآوری گذشته، تجربه کردنِ نشانههای فیزیکی یک رویداد آسیبزا، حساسیت فوقالعاده نسبت به یادآوری ضربهی روحی ایجاد شده؛
کِرِختی: احساس وابستگی نداشتن یا مانند رُبات بودن، از دست دادن علاقه نسبت به دیگران و فعالیتها، احساس ناامیدی، انزوا یا افسردگی، پرهیز از فکر کردن در مورد افراد مرتبط با ضربهی روحی ایجاد شده.
۲. با ترسی که از آینده دارید، مقابله کنید
پژوهشها نشان داده است که داشتنِ انتظارات غیرواقعی (یا به عبارتی، داشتنِ امید کاذب) موجب بروز اضطراب میشود. این اضطراب، دیدن فرصتهای موجود برای شما را دشوار میکند. اضطراب مهار نشده، با ایجاد احساس ناامیدی، مانع پیشرفت شما میشود. برای ایجاد امیدی واقعبینانه (به جای امید کاذب)، باید یاد بگیرید که چگونه با اضطرابتان مقابله کنید.
حساسیتزدایی منظم را تمرین کنید. حساسیتزدایی منظم، افرادی را که در موقعیتهای ناراحتکننده قرار دارند، آرام میکند و به آنها کمک میکند تا احساس راحتی بیشتری داشته باشند. ابتدا به یادگیری تکنیکهای آرامشبخش پایهای، مانند تکنیکهای تنفس یا مراقبه بپردازید. سپس، این تکنیکها را در موقعیتهایی که موجب ناراحتی شما میشوند، انجام دهید. برای نمونه، اگر با فکر کردن در مورد برنامههای فردایتان، احساس اضطراب میکنید، در حالیکه احتمالات موجود برای خود را تصور میکنید، بر روی تنفس خود تمرکز کنید و آن را منظم کنید.
وقتی اضطراب خود را در موقعیتهای سادهتر کاهش دادید، با انجام تکنیکهای آرامشبخش در موقعیتهایی که اضطراب بیشتری در شما ایجاد میکنند، خود را به چالش بکشید؛ این کار را آنقدر ادامه دهید تا موفق شوید بر موقعیتهایی که بیشترین میزان اضطراب را در شما ایجاد میکنند، غلبه کنید.
۳. دقت کنید که چه زمانی، ناامیدی شما به ناامیدی فراگیر تبدیل میشود
تقریبا همهی ما، در موقعیتهای خاصی، اضطراب را تجربه میکنیم یا در دورههای کوتاهی از زندگیمان، احساس اندوه میکنیم. این احساسات میتواند واکنشهای مفیدی نسبت به چیزهای ناسالم موجود در زندگی باشند. ولی وقتی این احساسات، با تمام محیط و اتفاقهای اطراف ما مرتبط باشند، میتوانند نشانهای از مسئلهای جدیتر، مانند اختلال اضطراب یا افسردگی باشند.
در این شرایط، باید سعی کنید که با صحبت کردن با دیگران، در مورد اینکه چه احساسی دارید، با الگوهای فکریای که موجب ناراحتی شما شدهاند، برخورد کنید. میتوانید از فردی متخصص یا مشاور سلامت روانی یا حتی، یک گروه پشتیبان سلامت روانی کمک بگیرید.
وقتی اضطراب یا افسردگی شما به چیزی یا فردی در زندگیتان مرتبط است، شاید لازم باشد که تغییری بزرگ ایجاد کنید؛ مثلا مکان زندگی خود را تغییر دهید یا صرفا از فردی که موجب آزار شما شده است، دوری کنید. پیش از تصمیمگیریهایی که میتواند تغییر چشمگیری در زندگی شما ایجاد کند، از دیگر افراد جامعهتان که به آنها اعتماد دارید، بازخورد بگیرید.
۴. از فردی متخصص در حوزهی سلامت روانی، کمک بگیرید
اگر میزان بالایی از اضطراب را تجربه کردهاید یا نمیتوانید عادت یا الگوی فکری ناسالمی را کنار بگذارید، کمک خواستن از پزشک و فردی متخصص میتواند به شما کمک کند تا در مسیر و جهت درست گام بردارید. آنها
میتوانند ابزار یا تکنیکهای روانشناسی مفیدی را به شما پیشنهاد دهند تا بتوانید بر موانعی که سر راهتان
هستند، غلبه کنید. این کار به ویژه زمانی مفید است که پس از چند بار تلاش کردن و شکست خوردن برای از
بین بردن اضطراب خود، دچار سرخوردگی شده باشید