امام حسین(ع) در حالیکه شعار او "هیهات مناالذله، هرگز بر زیر بار ذلت نمی روم" را بر زبان داشت، در عصر تاسوعا که لشکر نفاق به طرف خیام امام(ع) روی آوردند و آماده حمله و جنگ بودند، برادر شجاع خود"عباس(ع)" را به نزد آنان فرستاد و به او فرمود: اگر می توانی تا فردا جنگ را به تأخیر بینداز و سپس فرمود: می خواهم امشب نیز برای پروردگارمان نماز بجا آورم. خدا می داند که من نماز برای او و خواندن کتابش و زیادی دعا و استغفار را دوست می دارم." این بدان معناست که نماز و راز و نیاز با خداوند، چه عزتی برای انسان به همراه می آورد که امام حسین (ع) به خاطر آن، از دشمن برای به تأخیر انداختن جنگ درخواست می کند.
فلسفه نماز، حضور در پیشگاه خداوند و اظهار بندگى و عبودیت و اقرار به یکتایی پروردگار و جاودانگى او است و حاصل آن، اصلاح و سعادت انسان و به کمال رسیدنش میباشد. «انسان در حال نماز در محضر خدا و به یاد خداست و همین حالت او را از معاصى بازداشته و از همه تباهىها و تاریکىها او را مانع مىشود.» در میان عبادات دیگر، نماز، جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد. وجوب همه تکالیف و عبادات دینی مثل حج ،روزه، زکات، خمس و... مشروط به شرایطی است که اگر آن شرایط مهیا نباشد تکلیف از انسان ساقط است ولی وجوب نماز در هیچ حالتی برداشته نمی شود. در حالت سفر و حضر، سلامتی و مریضی، فقر و توانگری، جنگ و صلح و هر شرایط خاص دیگری، تنها کیفیت نماز تغییر می کند مثلاً خداوند اجازه داده است درصورت ناتوانی نماز در حال نشسته یا دراز کشیده خوانده شود یا در شرایط سفر نماز به صورت شکسته خوانده شود، حتی کسی که در حال غرق شدن است و می داند وقت نماز فرا رسیده مکلف است نیت نماز کند و فقط تکبیر بگوید. این عمل به عنوان نماز از او پذیرفته است